تفسیر و معنی غزل شماره 393 حافظ – منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن
به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن
ز خط یار بیاموز مهر با رخ خوب
که گرد عارض خوبان خوش است گردیدن
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
تفسیر و معنی غزل شماره 393 حافظ
عاشقی صادق هستی، نیت پاکی داری و به عشق خود وفاداری. در مقابل سختی ها صبور و ساکتی و از ریاکاری و زهدفروشی بیزاری. تنها پیشه ی تو در زندگی صداقت است، به همین روش ادامه بده و به لطف و رحمت الهی امیدوار باش که جزای نیکی های خود را از او خواهی گرفت.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- همه می دانند شما تمام هم و غمت رسیدن به این نیت است و توجه کافی به آن دارید. پس انکار آن بی فایده می باشد. بنابراین سعی کنید مقدمات لازم و کافی را برای رسیدن درست و منطقی به آن فراهم کنید تا در آینده پشیمان نشوید.
- مژده می دهم که این نیت حتماً عملی می گردد و به خواسته خود می رسید. به شرط آنکه با دقت، فعالیت، سرعت عمل و مشورت با عالمان و دانشمندان در این راه گام بردارید.
- آینده ای بسیار درخشان در انتظار شماست و زندگی خانوادیتان در حال تحول و دگرگونی است. بطوری که دوران نگرانی هایشان بر طرف شده و آغاز بهار شادی فرا رسیده است. از جانب بنده به آنان تبریک بگویید.
- پدر و مادر، حتی نزدیکان زیادی نگران شما هستند. این در حالی است که آنان از زیرکی و متانت شما کاملاً آگاهی ندارند. در چهریتان نور موفقیت وجود دارد. پس این امر را به آنها ثابت کن.
- نماز فرصت عاشقانه زمین است. کسی که نماز نمی خواند، عاشقی نمی داند. زیرا در پشت نماز عارفانه هر ناخالصی پیداست. هیچگاه خود را از ایمان و عرفان خالی نکن. شما آتش فشانی از تلاش و کار خواهی بود.
- از طریق موبایل و اینترنت پیام های زیبایی دریافت می کنید. آنها را جدی بگیرید اما مواظب باشید که فریب نخورید. چون در این دوره جامدات هم فریبکار شده اند چون انسان در آنها دخل و تصرف می کند.
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 393 حافظ
تفسیر بیت یکم: این منم که در شهر به هنر عاشقی مشهورم و این منم که دیدگان اندیشه خود را به بد دیدن و ناپاکی نیالودهام.
تفسیر بیت دوم: بر پیمان خود استواریم و بار سرزنش را به دوش میکشیم و خوشنودیم، چراکه در مذهب ما رنجیدن ناسپاسی است.
تفسیر بیت سوم: از پیر مغان و مرشد میخانه پرسیدم که راه رستگاری در چیست؟ جام شراب طلب کرد و گفت: رازپوشی.
تفسیر بیت چهارم: میدانی مقصود دل از گردش و دیدار در باغ جهان چیست؟ این است که با دست مردمان دیده خود، از چهره تو گلی بچیند.
تفسیر بیت پنجم: بدان سبب با بادهنوشی، نقش هستی و وجود خود را در آب شراب افکندم تا مگر نقش و اساس خودپرستی را شسته از میان ببرم.
تفسیر بیت ششم: به لطف و عنایت سر زلف تو امیدوار هستم وگرنه اگر کششی از سوی زلف تو نباشد، کوشش در دلبستگی چه فایده دارد؟
تفسیر بیت هفتم: از این مجلس وعظ به سوی میکده از آن سبب روی میآوریم که نشنیدن گفته آنها که به قول خود عمل نمیکنند ضرورت دارد.
تفسیر بیت هشتم: مهرورزی با چهره زیبارویان را از موهای رُسته بر صورت آنان بیاموز که دور رخسار زیبایان گشتن لذتبخش است.
تفسیر بیت نهم: ای حافظ، بهجز لب معشوق و پیاله شراب بر چیز دیگری بوسه مزن زیرا بوسیدن دست زاهدنمایان خطاست.