فال و طالع بینی
-
تفسیر و معنی غزل شماره 390 حافظ –افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمنمقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن خوش به جای خویشتن بود این نشست خسرویتا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمتکاسم اعظم…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 388 حافظ –بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکنبه شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن رسید باد صبا غنچه در هواداریز خود برون شد و بر خود درید پیراهن طریق صدق بیاموز از آب صافی دلبه راستی طلب…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 392 حافظ –دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
دانی که چیست دولت دیدار یار دیدندر کوی او گدایی بر خسروی گزیدن از جان طمع بریدن آسان بود ولیکناز دوستان جانی مشکل توان بریدن خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگوان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 152 حافظ –در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدعشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشتعین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزدبرق غیرت…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 185 حافظ – نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
نقدها را بود آیا که عیاری گیرندتا همه صومعه داران پی کاری گیرند مصلحت دید من آن است که یاران همه کاربگذارند و خم طره یاری گیرند خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقیگر فلکشان بگذارد که قراری گیرند قوت بازوی…
-
معنی پرستار در فال قهوه و تفسیر کامل آن
نقش پرستار در فال قهوه با توجه به اینکه در کدام قسمت از فنجان نمایان شود، معانی مختلفی دارد. پرستار نمادی از احترام، کمک و درمان است. در ادامه این نوشته از سایت تاپترین به بررسی تفسیر کامل نشان پرستار…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 394 حافظ –ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسنخال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحردر زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن ماهی نتافت همچو تو از برج نیکوییسروی نخاست چون قدت از جویبار…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 337 حافظ – چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
چرا نه در پی عزم دیار خود باشمچرا نه خاک سر کوی یار خود باشم غم غریبی و غربت چو بر نمیتابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشم ز محرمان سراپرده وصال شومز بندگان خداوندگار خود باشم چو کار…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 267 حافظ – ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارسبوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس منزل سلمی که بادش هر دم از ما صد سلامپرصدای ساربانان بینی و بانگ جرس محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه…