فال و طالع بینی
-
معنی زین اسب در فال قهوه و تفسیر کامل آن
نقش زین در فال قهوه با توجه به اینکه در کدام قسمت از فنجان نمایان شود، معانی مختلفی دارد. زین در فال قهوه نشانگر هدف و راههای رسیدن به آن است. در ادامه این نوشته از سایت تاپترین به بررسی تفسیر کامل…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 387 حافظ – شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنانکه به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت و نظر بر من درویش انداختگفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بودبنده من شو و…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 310 حافظ –مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام
مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیامخیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه بادکه از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام ماجرای من و معشوق مرا پایان نیستهر چه…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 193 حافظ – در نظربازی ما بیخبران حیرانند
در نظربازی ما بیخبران حیرانندمن چنینم که نمودم دگر ایشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولیعشق داند که در این دایره سرگردانند جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیستماه و خورشید همین آینه میگردانند عهد ما با لب شیرین…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 212 حافظ –یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بودوز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شبابرجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیرعافیت را با نظربازی فراق افتاده…
-
معنی و تعبیر فال حضرت عیسی
حضرت عیسی از پیامبران الهی است که بارها نام وی در قرآن آمده است. ایشان از پیامبران مسیحیت است که به باور مسیحیان به صلیب کشیده شده است؛ اما در دین اسلام و قرآن ذکر شده که وی از پیامبران…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 145 حافظ – چه مستیست ندانم که رو به ما آورد
چه مستیست ندانم که رو به ما آوردکه بود ساقی و این باده از کجا آورد تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیرکه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 271 حافظ – دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسکه چنان ز او شدهام بی سر و سامان که مپرس کس به امید وفا ترک دل و دین مکنادکه چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس به یکی جرعه که آزار…
-
تفسیر و معنی غزل شماره 370 حافظ –صلاح از ما چه میجویی که مستان را صلا گفتیم
صلاح از ما چه میجویی که مستان را صلا گفتیمبه دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم در میخانهام بگشا که هیچ از خانقه نگشودگرت باور بود ور نه سخن این بود و ما گفتیم من از چشم تو ای…