۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 398 حافظ –ای نور چشم من سخنی هست گوش کن

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن

در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن

برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند
ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن

تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از می فروش کن

پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن

بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق
خواهی که زلف یار کشی ترک هوش کن

با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست
صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن

ساقی که جامت از می صافی تهی مباد
چشم عنایتی به من دردنوش کن

سرمست در قبای زرافشان چو بگذری
یک بوسه نذر حافظ پشمینه پوش کن


تفسیر و معنی غزل شماره 398 حافظ

اکنون که به قصد خیر نیتی کرده ای در انجام آن مصر باش و به وسوسه های نفس و سخن دشمنان اعتنایی نکن. زندگی زیبا و آرام خود را بیهوده تلخ مکن. از راهنمایی های افراد با تجربه استفاده کن و از دوستان واقعی خود هیچ چیز را دریغ مدار تا به یاری آنها و توکل به خدا به موفقیت برسی.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • زندگی آسوده ای دارید. آن را به درد و رنج مبدل نکنید. حال که موقعیت و اقبالی به دست شما داده شده، هم بخورید و هم انفاق و محبت به دیگران داشته باشید. این پند را واقعا گوش کنید که قطعا زندگی بهتری در انتظار شما خواهد بود.
  • دست عشق، شخص عاقل را به زنجیر نکشیده است، بنابراین آدم عاقل فعلا عاشق نمی شود چون هر چیزی زمانی دارد. موقع انجام این نیت هنوز نرسیده است.
  • اگر چه صد جان فدای دوست باید کرد، اما ممکن است افرادی در لباس دوستی، در حقیقت دشمن باشند. پس باید کاملا مواظب بود. شیطان آنها را وسوسه می کند پس باید شما عقلتان را جمع کنید و گوش دل به سخنان بزرگترها بدهید. فعلا زمان انجام این کار نمی باشد. پس بهتر است صرف نظر کنید.
  • نذری که کرده اید، ادا کنید و برای بهبود و گشایش سوره مبارکه انشقاق را با حضور قلب و معنی بخوانید که گشایش، حاصل می شود. نگران نباشید. این عبارت را حتما به خاطر بسپارید: “کسی که ده ها دفعه روی سنگی بلغزد، مستحق آن است که هر دو پایش بشکند.”

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 398 حافظ

تفسیر بیت یکم: ای روشنایی دو دیده، با تو سخنی دارم گوش فرا دار! اکنون که جام عیش تو سرشار است هم خودت بنوش و هم به دیگران بنوشان.

تفسیر بیت دوم: هوشیار باش که در مسیر عشق، دیو نفس بسیار فریب می‌دهد، گوش دل را به پیام فرشته غیبی بسپار.

تفسیر بیت سوم: ساز و برگ خوشی از دست رفت و اسباب شادمانی بر جای نماند، به سبب این مصیبت‌، ای چنگ ناله برآور و‌ ای دف فریاد کن.

تفسیر بیت چهارم: سبحه و دلق زهد به تو شور و لذت مستی نمی‌بخشند، برای رسیدن به آن از می‌فروش کسب همت کرده و نیروی عزم بخواه.

تفسیر بیت پنجم: سالخوردگان از روی تجربه سخن می‌گویند. به تو گفتم.‌ ای پسر که امیدوارم به پیری برسی، پند را به گوش گیر.

تفسیر بیت ششم: دست عشق هرگز نمی‌تواند بر پای انسان عاقل زنجیر بنهد، اگر آرزومند دست سودن به گیسوی یار و وصل نگار هستی، هوش و خرد را رها کن و عشق بورز.

تفسیر بیت هفتم: در راه دوستان خودداری کردن از صرف وقت عمر و خرج ثروت روا نیست، جانم صد مرتبه فدای دوستی باد که اندرز‌پذیر است.

تفسیر بیت هشتم: ای ساقی که امیدوارم هرگز جام تو از شراب زلال خالی نباشد، از سر لطف و مرحمت نگاهی به من دُردنوش مستمند بینداز.

تفسیر بیت نهم: آنگاه که سرخوش و شادان در قبای زربفت عبور می‌کنی، به شکرانه به حافظ درویش نیازمند بوسه‌ای بده.

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا