۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 78 حافظ – دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت

یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت

بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت

با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت

ساقی بیار باده و با محتسب بگو
انکار ما مکن که چنین جام جم نداشت

هر راهرو که ره به حریم درش نبرد
مسکین برید وادی و ره در حرم نداشت

حافظ ببر تو گوی فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت


تفسیر و معنی غزل شماره 78 حافظ

درست است که یار با تو سر ستم دارد و عهد خود را فراموش کرده است و تو، این همه را از چشم بخت سیاه خود می دانی، اما بدان که این ستمکاری تنها امتحان توست. پس به هوش باش که از این امتحان سرافراز به در آیی و بدان که افتاده عشق نزد همه کس سربلند و سرافراز است. تو از جاده محبت خارج مشو و به عهد خود پایبند باش که او باز خواهد گشت.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • او شما را عاشقانه دوست دارد ولی بیچاره، چگونگی بیان آن را نمی داند. چون در این کار، آموزش لازم را ندیده است. به همین جهت، احساس می کنید که او فردی بد عهد و بی وفاست. در حالیکه او از راز و رمز نکات مهرورزی بی اطلاع می باشد.
  • این نیت قدری اشکال دارد. شاید به آن علت که شما بیش از اندازه از زندگی توقع دارید. خیال می کنید که باید همه چیز برایتان همیشه مهیا باشد در حالیکه چنین چیزی برای هیچ کس امکان ندارد.
  • همه به زندگی شما حسد می ورزند. متاسفانه شما هم ارزش واقعی خود را نمی دانید که دارای خلاقیت های فراوانی هستید. بطوری که به شما اطمینان میدهم اگر اراده کنید، میتوانید کوه را از جا برکنید.
  • برای همه چیزی مقدمه هایی لازم و ضروری است. این نیت هم از آن دسته ای می باشد که باید امکانات آن فراهم شود. در تحصیل، اگر اراده و علاقه را بجای زور و بخاطر این و آن در نظر داشته باشید. موفق خواهید شد.
  • به زودی خبر بسیار مسرت بخشی دریافت می کنید و مژده ای می رسد. مسافرت را توصیه نمی کنم ولی خرید بسیار بجاست اما برای فروش موقعیت مناسب نمی باشد. بیمار خوب نمی شود. گمشده پیدا می شود. با کسی که اظهار ناراحتی کردی، فوری آشتی کن که او آهی آتشین دارد. نذر خود را ادا کن.
  • با کسی آشنا شده ای که بسیار بی وفا و رسوا پیشه می باشد و در عهد شکنی نمونه خاص و عام می باشد. وفاداری شما نسبت به او بیهوده و بی جهت می باشد. بسیار به نفع شما می باشد که از او دوری کنید.
  • زندگی را از درجه جدیدی نگاه کنید و به زندگی لبخند بزنید. از او دلخور شده اید البته بی جهت نمی باشد. او را به خود و خدایش وا بگذارید. مسلما به نفع شماست.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 78 حافظ

تفسیر بیت یکم: آیا دیدی که یار غیر از جور و ستم آرزو و هوای دیگر نداشت . عهد را شکست ، پیمان را به هم زد و از غمِ ما هیچ غمگین نشد . [ سر = سودا و آرزو ]

تفسیر بیت دوم: ای خدا ، یار را مؤاخذه مکن یعنی عفوش بکن . اگر چه دلِ چون کبوترم را افکند و کشت و حرمت و عزتِ صیدِ حرم را رعایت نکرد . [ مگیرش = مؤاخذه مکن / ارچه = اگر چه / درافکند = به زمین انداخت و کشت ، هلاک کرد ] منظور خواجه از لفظِ حرم در این بیت ، حرم مکۀ معظمه است . و صید شکار در آن حوالی جایز نیست و هر کس که صیدی نماید ملزم به پرداخت غرامت است .

تفسیر بیت سوم: ستمی که به من رسید از اقبال و طالعِ خودم است و اِلّا حاشا که یار راه و رسمِ کرم را رعایت نکند . یعنی حاشا که لطف و کرم نداشته باشد . خلاصه اینکه یار به راه و رسمِ کرم وارد است . پس این بلاها که به سرم آمده تماماََ از ستارۀ اقبال خودم است نه از جانبِ یار . [ رسم = قانون و عادت ]

تفسیر بیت چهارم: با این همه لطف و کرمِ یار ، هر آن کس که از او ذلّت و خواری نکشید . هر کجا که رفت هیچ کس احترامش نکرد یعنی هر کس که از جانان ذلّت و خواری ندید و حقارت نکشید ، هرگز موردِ احترامِ دیگران قرار نگرفت . [ با این همه = با تمام لطف و کرم یار ، «این» اشاره به لطف و کرم یار دارد / خواری = خوار و ذلیل / محترم = معزز و شریف ]

تفسیر بیت پنجم: ای ساقی باده بیار و به مدعی و محتسب بگو ما را انکار مکن . که چنین جامی حتی جم نداشت یعنی جم هم چنین جامی نداشت . خلاصه باده ای که ما داریم حتی جم هم مالک آن نبوده است .

تفسیر بیت ششم: هر عاشقِ سالک که به حرمِ جانان ره نبرد یعنی به درِ حرمِ جانان واصل نشد . بیچاره وادی حرم را طی کرد امّا به حرم راه نیافت . خلاصه ، عاشقی که با وجودِ سعی بلیغ نتواسته به درِ حریمِ جانان واصل گردد چون حاجیی است که قطع بیابان نموده امّا به زیارت مکه نایل نشده است . [ راهرو = کسی که راه می رود ، مراد سالک راهِ عشق است / وادی و رهِ حرم = مراد حرمِ مکه است ]

تفسیر بیت هفتم: ای حافظ تو گوی فصاحت را بربای . یعنی با نظمِ کلامِ فصیح ، گوی فصاحت را ببر . که دشمن هیچ هنر ندارد و از هنر ، خبر هم ندارد . پس با این وصف او با تو نمی تواند خصومت کند زیرا که تو پر هنری و او بی هنر . [ مدعی = در این بیت به معنی خصم آمده ]

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا