۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 73 حافظ – روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست

ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست

تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

من از این طالع شوریده برنجم ور نی
بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست

از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

شیر در بادیه عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست

آب چشمم که بر او منت خاک در توست
زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست

از وجودم قدری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست

غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست


تفسیر و معنی غزل شماره 73 حافظ

دل بستن به دنیا هیچ گاه عاقبت خوشی ندارد. اکنون به جای آن که شرمسار اعمال گذشته خود باشی به فکر آینده باش. از بخت و طالع خود شکوه نکن و بدان که دنیا به هیچ کس وفا نمی کند. حافظ اسرار خود باش و به فکر بهره های معنوی از زندگی. و بدان که برای از نو شروع کردن هیچ گاه دیر نیست. از همین امروز تصمیم بگیر.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • او سخت دلبسته و عاشق و شیدا شده است، بطوری که تمام اوقات، اندیشه اش متوجه شما می باشد و این نیت در دل او جوانه زده که شما به او عنایت دارید ولی شرم و حیا، مانع از آن است که تمام اسرار درون را بی پرده، عرضه کند.
  • حضرت حافظ در بیت اول می فرماید: هر چشمی از فروغ چهره تو نورانی است و هیچ چشمی نیست که منت پذیر خاک کوی تو نباشد. مبارک باشد. همه شما را دوست دارند و به موفقیت شما علاقه دارند و چشم به راه اقدامات شما می باشند. پس واجب است که تلاش و کوشش خود را برای اجرای این نیت خالصانه و مجدانه کنی.
  • شما به چیزی دلبسته اید که سخت به آن مشتاق هستید ولی از زخم زبان دیگران عذاب می کشی. این مسایل عادی است و حسودان همیشه حاضرند ولی شما نباید از میدان به در روی بلکه با اراده ای قوی و با مشورت یکی از بزرگان، اقدام فوری را انجام بده.
  • این نیت آنقدر مهم و با اهمیت می باشد که به ریسک کردن می ارزد. پس تردید را از خود دور ساز.
  • شخصی عصبانی، زود رنج، مغرور، ولخرج و ایثارگر می باشید اما متاسفانه دیگران ارزش واقعی شما را درک نمی کنند. بسیار بجاست که بر عصبانیت خود مسلط شوید و نسبت به اطرافیان مهربانتر باشید.
  • گمشده پیدا می شود. خوابی که دیده اید، انشاء الله خیر است. به حرف او که دیروز با شما راجع به یکی از نزدیگان صحبت کرد، گوش نده که او نسبت به زندگی شما حسادت می ورزد.
  • مسافرت را توصیه می کنم. خرید و فروش هر دو یکسان است. خبر خوشی در انتظار شماست. مبارک باشد.
  • آیا می دانید انسان های برنده سعی می کنند که رفتارهای خود را بر اساس قصد و نیت آنها ارزیابی کنند اما بازنده، رفتارهای خود را بر اساس قصد و نیت خویش و رفتارهای دیگران را بر اساس نتایج آنها ارزیابی می کند.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 73 حافظ

تفسیر بیت یکم: هیچ نظری نیست که از پرتو و ضیاء روی تو روشن نباشد و هیچ چشمی نیست که منّتِ خاک درِ تو در آن نباشد . یعنی تمام عالم به رویت ناظر و توتیای خاکِ درِ تو در هر بصر ظاهر است .

تفسیر بیت دوم: به روی تو صاحب نظران ناظرند . یعنی عشاق و گرفتارانِ رویِ تو تماماََ اهلِ نظر و از بزرگانند نه اشخاصِ گمنام و هیچ سَری نیست که هوا و آرزوی گیسوی تو در آن نباشد یعنی محبت تو در هر سَری هست .

تفسیر بیت سوم: اگر اشکِ چشمِ من از غمِ عشقت سرخ گشته است . جای تعجب نیست زیرا هیچ پرده دری نیست که از کردۀ خود خجل نباشد . سرخ شدن اشک عبارت از خونین شدن آن است . اِسنادِ پرده دری به اشک به سبب این است که سِرِ عاشق را فاش کرده است . حاصلِ سخن اینکه اگر اشکِ چشمم خونین شده است عجب نیست بلکه جزایش همین است و باید بکشد به جهتِ اینکه او است که سِرِ عشق مرا فاش ساخته است . [ سرخ برآمد = قرمز شد / خجل = شرمنده / کرده = کاری که انجام گرفته / پرده در = پاره کننده پرده ]

تفسیر بیت چهارم: خطاب به جانان می فرماید : برای اینکه به دامنت گردی از نسیم ننشیند راهی نیست که در آن از دیده ام سیل اشک جاری نشود . یعنی تمام راه ها را برایت آبپاشی می کنم . [ سیل خیز = سیلاب ]

تفسیر بیت پنجم: برای اینکه از شام زلفِ تو در هر جا دَم نزند یعنی سخن نگوید . سحری نیست که با صبا گفتگو نداشته باشم . یعنی برای اینکه رازِ سَرِ زلفِ تو را در هر جا فاش نکند هر سحری با صبا در گفتگویم .

تفسیر بیت ششم: من از طالعِ شوریدۀ خود در رنجم و اِلّا کسی نیست که از سَرِ کوی تو بهره مند نگردد . یعنی همه از محله و کوی تو محفوظ می شوند ، به جز من که از طالعِ بَدِ خود در زحمتم . [ شوریده = درهم و برهم / ور = مخفف و اگر / بهره مند = سود برنده و برخوردار ]

تفسیر بیت هفتم: ای چشمۀ شهد از حیای لبِ شیرینِ تو هیچ شکری نیست که غرقِ آب و عرق نشود . یعنی لبت به قدری شیرین است که شکر از خجالت غرقِ آب و عرق گشته و حل شده است و تبدیل به آب گشته است . [ نوش = در اینجا یعنی شهد ]

تفسیر بیت هشتم: صلاح نیست که اسرار از پرده بیرون افتد یعنی فاش گردد . و اِلّا خبری نیست که در مجلسِ رندان نباشد . یعنی رندان به تمام اسرار واقفند امّا جایز نمی دانند که آن را فاش سازند .

تفسیر بیت نهم: در صحرای عشق تو شیر ، روباه می شود . آه از این راهِ عشق زیرا خطری نیست که در آن نباشد . یعنی وادی عشق ، وادیِ بس خطرناک است و مخوف که بهادران چون شیر ، در آن از شدّتِ ترس زبون می گردند . [ بادیه = صحرا ]

تفسیر بیت دهم: آبِ چشمِ من زیرِ بارِ منّتِ درِ تو است . زیرا که خاکِ درِ تو اشک مرا جذب می نماید و آن را نگه می دارد و از بین نمی برد . یعنی که چشمم خاکِ درِ تو را آبیاری می کند و هیچ دری نیست که خاکش زیرِ بارِ منّتِ اشکم نباشد . زیرا روزی چند بار خاکِ هر دری را آبیاری می کند .

تفسیر بیت یازدهم: از وجودِ من همین قدر نام و نشان مانده که وجودی داشتم . یعنی نام و نشانی که بر بودنِ وجودم دلالت می کند . خلاصه فقط اثری از وجودم باقی مانده که آن نشانۀ وجودِ من است . وگرنه ضعفی نیست که در آن نباشد . یعنی از وجودم همان یک اسم باقی مانده است امّا هر ضعفی که تصور می رود در آن هست .

تفسیر بیت دوازدهم: غیر از این نکته که حافظ از تو راضی نیست ، هنری نیست که در سراسر وجودت نباشد یعنی هر هنری که هست در وجودِ شریفِ تو وجود دارد . اِلّا اینکه به واسطۀ کناره گیری و دوری ات از حافظ ، از تو راضی نیستم . [ هر نکته در تو وجود دارد غیر از نکتۀ وفا ]

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا