۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 74 حافظ – حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست

حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست

از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست

منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سرو روان این همه نیست

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

بر لب بحر فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار
که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست

دردمندی من سوخته زار و نزار
ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست

نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست


تفسیر و معنی غزل شماره 74 حافظ

تمام امکانات و موقعیتهایی که در اختیار ما قرار گرفته امانتی است، برای گذران زندگی و کسب رضایت حضرت حق. برای مال بی ارزش دنیا منت اهل دنیا را مکش که در این معامله متضرر خواهی شد. مدت عمر محدود است پس از زندگی کوتاه خود لذت ببر و وقت گرانبهای خود را مصروف کم و زیاد مال دنیا مکن و به دنبال نام نیکی باش که جاودانه خواهد ماند.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • خود را سخت گرفتار این نیت کردی و متوجه عواقب خطرناک آن نیستی. خیلی بجاست که از آن دست برداری یا صبر و حوصله پیشه کنی.
  • برای اجرای این نیت، از هر کس و ناکسی منت نکش زیرا مردم در وقت گرفتاری، گستاخ می شوند و ارزش آدمی را نادیده می گیرند.
  • به خدا توکل کن و سوره مبارکه الانفال، از آیه ۵۰ تا آخر را بخوان و به معنی و متن آن با حضور قلب توجه کن که گشایش است.
  • خیلی دلت می خواهد این نیت برآورده شود ولی به صلاح شماست که منت این و آن را نکشی و از عقل کمک بگیری.
  • بیش از اندازه، دل به دنیا و امور مادی و زرق و برق آن بسته ای و به این عوامل اهمیت می دهی. در حالیکه باید به آنچه داری، قانع باشی زیرا نمی دانی چه بسیار کسانی که به شما حسادت می ورزند و آرزو دارند جای شما باشند.
  • مگر نمیدانی عمر انسانی بسیار محدود می باشد ؟ پس از دقایق زندگی بهره بگیر و خود را سرگرم مسایل حاشیه ای نکن. بلکه با توکل بر خداوند و با اراده و تصمیم قاطع عمل کن که موفقیت در چند قدمی شماست و لبخند می زند.
  • اگر قلب شما را تجزیه و تحلیل کنند، آنقدر مهر و محبت، صفا و صمیمیت، یکرنگی و ایثار، علاقه و عشق در آن موج می زند که تمام انسانها میتوانند در آن شنای عشق و مهر کنند اما افسوس که زبان سرد و عصبانیت و زود رنجی شما این قلب پر مهر و عشق را سنگدل معرفی میکند.
  • بیمار شفا می یابد. از سفر کرده، خبری می رسد. مژده ای دریافت می کنید. با صبر و شکیبایی به موفقیت می رسید. مسافرت را توصیه نمی کنم.
  • آیا می دانی برنده هراسی ندارد از آنکه در یک موقعیت ضد و نقیض قرار گیرد زیرا در افکارش خللی وارد نمی شود اما بازنده، سازگار شدن با موقعیت های ضد و نقیض را به کار شایسته ترجیج می دهد.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 74 حافظ

تفسیر بیت یکم: حاصل و محصول کارخانۀ دنیا هیچ جیز نیست ، نقداََ باده بیآر که اسباب و امتعۀ دنیا هیچ ارزش ندارد یعنی دنیا و مافیها لایق اعتماد و اعتبار نیست . [ کارگه = مخفف کارگاه یعنی محلی که در آن کار کار می کنند / کون و مکان = مراد جهان است / این همه نیست = هیچ مهم نیست ]

تفسیر بیت دوم: اغرض از دل و جان ، شرف صحبت جانان است و گرنه دل و جان هیچ ارزش ندارد . [ صحبت = در این جا یعنی مصاحبت ]

تفسیر بیت سوم: برای خاطرِ سایه ، منتِ سدره و طوبی را مکش . یعنی برای آسایش خاطر در سایه ، منتِ این ها را مکش زیرا ای سرو روان اگر با امعان نظر بنگری هیچ ارزش ندارد که منّتِ این ها را بکشی . [ خوش = خوب / بنگری = نظر کنی ]

تفسیر بیت چهارم: دولت آن است که بی خون دل بیاید یعنی بدون زحمت حاصل شود . و گرنه جنتی که با سعی و عمل یعنی با عبادت و طاعت میسر گردد چیز مهم نیست . مقصود این است که عمل و عبادت موجب جنت نمی شود ، یعنی دولت وصال جانان آن است که بدون زحمت و با سهولت میسر گردد واِلّا وصال جانان و باغ جنانی که با اسبابِ حطام دنیا حاصل گردد چندان معتبر نیست .

تفسیر بیت پنجم: به پنج روز مهلت و عمری که در این منزل و مرحله داری خوش باش و زمانی آسوده زندگی کن زیرا آنچه که به آن زمان می گویند و به آن اعتماد می کنی هیچ چیز نیست . یعنی به عمر و زمان اعتماد کردن جایز نیست پس چند روزی که در دنیا هستی خوش باش و صفا کن زیرا به زمان و عمر اعتبار نیست . [ پنج روزی = کنایه از قلّتِ زمان است ]

تفسیر بیت ششم: ای ساقی در کنار دریای فنا منتظریم و از خماری مشرف بر هلاکیم و در انتظار احسان تو هستیم . تفضلی کن تا در این فرصت اندک زندگی را به خوشی بگذرانیم . [ بحر فنا = منظور این جهان است و هر که به دنیا آید در بحر فنا غرق می شود و هیچ کس باقی نمی ماند ]

نظر آقای راستگو در معنی بیت این است که « ای ساقی فرصت را غنیمت دان زیرا ما بر لبِ دریای فنا ایستاده ایم و تا فر رفتن به دهان آن ، فاصله زیادی نداریم . یعنی مراد از دهان ، دهان دریای فنا است که می خواهد آدمی را فرو بلعد نه دهان آدمی . ( حاشیه بر شرح حافظ هروی ، نشر دانش ، ص 43 )

تفسیر بیت هفتم:

ای زاهد ، مغرور عبادت خویش مشو زیرا از صومعه تا دیر مغان چندان راه و مسافت نیست یعنی در آنها تفاوت زیاد موجود نیست چون هر دو معبود است و هر دو محلِ پرستش خالق اشیاء و موجودات می باشد اگر چه به ظاهر یکی متوجه محراب و دیگری صنم را می پرستد .

وجه دیگر معنی : صومعه را عبادتگاهِ مسلمین و نمادِ ایمان و دیر مغان را معبد مجوسان و نمادِ کفر دانسته و می گوید : « زاهد ، به عبادت خود غرّه مشو زیرا محبوب ، عاشق مغرور و متکبر را نمی پسندد و امکان دارد بر اثر وسوسۀ غیرت ، تو را بیگانه تلقی کند و از خود براند . و از جایگاه ایمان به جایگاه کفر بیندازد . فاصله میان معبد مسلمین و دیر مغان بسیار نیست و به اندک خطایی که از تو سر بزند سرنوشت وارونه می شود »

تفسیر بیت هشتم: ظاهراََ درد و رنج من از روزگار ، که سوخته و فرسوده ام کرده نیازی به اینهمه شرح و بیان ندارد . [ زار = پریشان / نزار = لاغر ، ضعیف ]

تفسیر بیت نهم: نام حافظ به نیکی معروف شد امّا چه فایده که پیشِ رندان رقم سود و زیان معتبر نیست . یعنی اگر چه نام حافظ به نیکی مشهور شده اما در نزد رندان اعتبار به ذات و جوهر است نه به نیک نامی و بَدنامی .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا