۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 59 حافظ – دارم امید عاطفتی از جناب دوست

دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست

چندان گریستیم که هر کس که برگذشت
در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست

هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان
موی است آن میان و ندانم که آن چه موست

دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت
از دیده‌ام که دم به دمش کار شست و شوست

بی گفت و گوی زلف تو دل را همی‌کشد
با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست

عمریست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام
زان بوی در مشام دل من هنوز بوست

حافظ بد است حال پریشان تو ولی
بر بوی زلف یار پریشانیت نکوست


تفسیر و معنی غزل شماره 59 حافظ

مرتکب عمل خطایی شده ای که خود نیز به زشتی آن عمل واقفی و از انجام آن بسیار نادم و ناراحت هستی. با توجه به شناختی که از او داری می دانی او با خلق خوشش تو را خواهد بخشید، پس بیش از این سکوت جایز نیست. برای عذرخواهی قدم پیش بگذار و حرف دل را بر زبان بیاور که صلاح و خوشبختی تو در این است.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت اول روشن و واضح پاسخ نیت شما را داده است و می فرماید: گناهی کرده ام اما از حضور دوست امید مرحمت دارم و امید مهر و محبت را از محبوب قطع نمی کنم زیرا محبوب من کریم الشان و عالی جناب است. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • به او بگو صادقانه با خود خلوت کرده و اقرارکند که چرا این ظلم را در حق کسی که خالصانه و صمیمانه با شما یکرنگ بود، روا داشتی و اینگونه آزرده خاطرش کردی و خود نیز ناراحت شدی. آخر آن بیچاره راه و رسم اینکار را نمی داند و در ابتدای کار است. پس بر شماست که با زیرکی و هوشی که خداوند به شما داده، مراقب باشی و به او آموزش دهی.
  • در کارهایت صداقت داشته باش. خیلی باهوشی ولی متاسفانه این استعداد را در راه بیهوده به کار می گیری و از خلاقیت خود به اندازه ظرفیت خدادادی بهره نمی گیری.
  • به زودی خبر خوشی دریافت می کنی و از بند این غم آزاد می شوید و موفقیت بزرگی نصیب شما میشود.
  • در کارها ترس و دلهره را از خود دور کن. بلکه با توکل بر خدا و با اراده ای قوی و علاقه ای بسیار، اقدام کن.
  • مسافر نمی آید ولی خبری دریافت میکنی. اگر تلاش و کوشش خود را زیادتر کنی موفقیت همراه شماست وگرنه از دیگران عقب می مانی. عجله کار شیطان است ولی تردید و ناامیدی زندگی را سرد و بی روح می کند.
  • در آینده انسانی موفق خواهی شد و دارای زندگی خوبی هستی. بدان که بهتر هم می شود.
  • این را خوب یاد بگیر که بنده نسبت به ضعف های دیگران غمخواری می کند زیرا ضعف های خود را درک نموده و آنها را واقعاً پذیرفته و در حال اصلاح آنهاست اما بازنده دیگران را به دلیل ضعف هایشان خوار و خفیف می شمارد زیرا ضعف های درون خود را انکار نموده و پنهان می کند.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 59 حافظ

تفسیر بیت یکم: گناهی کرده ام امّا از حضور دوست امید مرحمت دارم . و امیدم به عفو او است . یعنی امید مرحمت و شفقت را از دوست قطع نمی کنم زیرا که کریم الشأن و عالی جناب است و اگر چه من گناهکارم ولی امید به غفران و عفوش دارم . [ عاطفت = شفقت / جناب = حول و اطراف خانه / جنایت = گناه ]

تفسیر بیت دوم: می دانم که از سرِ گناهم می گذرد یعنی از گناهم چشم می پوشد زیرا جانان گر چه مانند پری زیباست ولی خلق خوش فرشته را دارد یعنی مثل پریرویان بد خلق نیست و خلق و خوی خوش فرشته را دارد . [ جرم = گناه / پری وش = وش از ادات تشبیه است ، مانند پری ]

تفسیر بیت سوم: از عشق جانان بقدری گریه کردم که هر کس جریان اشکِ ما را دید . حیرت زده گفت : این چه چشمه است . یعنی در عشق جانان آنقدر به ما گریه و بکاء دست داد که از اشکِ چشم مان ، سیلاب و جویبار پیدا شده و روان گشت به حدی که هر کس آن را دید گفت این چه جوی است .

تفسیر بیت چهارم: دهان جانان هیچ است که از او نام و نشانی نمی بینم و میانش هم موی است اما نمی دانم که آن چه موست . [ هیچ است آن دهان = دهان را به اعتبار کوچکی اش به هیچی وصف کرده ]

تفسیر بیت پنجم: از نقشِ خیالِ جانان عجب دارم که چگونه از چشمم نرفت با اینکه دائماََ کارش شست و شو است . یعنی من که از اضطراب عشق این همه گریه می کنم و از چشمم این همه چشمه ها جاری می شود . تعجب می کنم که چگونه نقشِ خیالت با این همه اشک و شست و شو پاک نمی شود و نمی رود .

تفسیر بیت ششم: زلفت بی گفت و گو یعنی بدون علت و بی سبب دل می برد . پس با این زلفِ دلربا برای تو ، چه کس را با تو روی گفت و گو است . یعنی زلفت که بی گفت و گو دل دیوانه را خود به خود جلب می کند پس چه کسی مجال گفت و گو با زلفِ دلکش تو دارد . [ گفت و گو = سخن ، حرف / دلکش = دلربا ، جلب کننده ]

تفسیر بیت هفتم: دیر زمانی است که بوی زلف تو به مشام من رسیده است ولی هنوز آن بو در مشامم باقی است . یعنی بوی زلفت بقدری مؤثر است که بعد از گذشت زمانی هنوز آن بو را حس می کنم و از مشامِ خاطرم هرگز نمی رود . [ عمری است = زمانی ، مدتی / مشام = عضوی در دماغ که بو را حس می کند / هنوز = الآن / شنیده = در اینجا به معنی بوییده ]

تفسیر بیت هشتم: ای حافظ ، حالِ پریشان و نابسامان تو خوب نیست اما به امیدِ زلفِ جانان یا به سبب بوی زلف جانان این پریشانیت بهتر است . یعنی اگر چه به واسطۀ پریشانی از فراق حالت بَد است اما به امید جمعیت وصال این پریشانی به نفع تو است . زیرا که پایان فراق ، وصال است .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 3 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا