۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 49 حافظ – روضه خلد برین خلوت درویشان است

روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمی خدمت درویشان است

گنج عزلت که طلسمات عجایب دارد
فتح آن در نظر رحمت درویشان است

قصر فردوس که رضوانش به دربانی رفت
منظری از چمن نزهت درویشان است

آن چه زر می‌شود از پرتو آن قلب سیاه
کیمیاییست که در صحبت درویشان است

آن که پیشش بنهد تاج تکبر خورشید
کبریاییست که در حشمت درویشان است

دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
بی تکلف بشنو دولت درویشان است

خسروان قبله حاجات جهانند ولی
سببش بندگی حضرت درویشان است

روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند
مظهرش آینه طلعت درویشان است

از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است

ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
سر و زر در کنف همت درویشان است

گنج قارون که فرو می‌شود از قهر هنوز
خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است

حافظ ار آب حیات ازلی می‌خواهی
منبعش خاک در خلوت درویشان است

من غلام نظر آصف عهدم کو را
صورت خواجگی و سیرت درویشان است


تفسیر و معنی غزل شماره 49 حافظ

بهشت و آسایش در گرو خدمت به خلق است. سعی کن رضایت مخلوق را به دست بیاوری که رضای خالق را به دنبال خواهد داشت. به دنبال مادیات، عمر پر ارزش خود را صرف مکن که گنج سلطانی در بی نیازی نهفته است. از غرور و تکبر بپرهیز که سروری فقط شایسته خدایی است که توسل به او همه مشکلات را حل خواهد کرد.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • این نیت بر شما مبارک باد. بسیار خوب است اما نیاز به کوشش و اراده دارد که باید با تلاش و صبر بدست آوری.
  • حضرت حافظ در بیت چهارم می فرماید: کیمیای هم نشینی با درویشان دل سیاه و سکه تقلبی را هم میتواند مانند طلای ناب پر روان کند. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • شما انسانی پاک نیت، مهربان، صمیمی، عاطفی، احساسی، لطیف طبع و حساس هستید که انسان دوست دارد به سبب این محبت، مدام با شما نشست و برخاست کند. به همین جهت عده زیادی به شما حسادت می کنند و موجبات ناراحتی شما را فراهم می سازند که باید شما با توکل به خدا بر اعصاب خود مسلط باشید و گوش به سخنان این و آن ندهید.
  • از زندگی نسبتاً خوبی برخوردار می باشید. همه شما را صمیمانه دوست دارند ولی شما متاسفانه موجبات رنجش دیگران را فراهم می سازید و توجه کافی به اوضاع اطراف خود ندارید.
  • گاهی آنقدر خسیس می شوید که به اصطلاح، آب از انگشتان شما نمی ریزد و زمانی آنقدر ولخرجی می کنید که اندازه ندارد. بدانید هر چیزی به جای خویش نیکوست.
  • آینده بسیار درخشانی در انتظار دارید و موفقیت بزرگی کسب می کنید. خود را با یکی از اطرافیان نزدیک شما به مقام بالایی می رسید که موجب رونق زندگی و آسودگی خاطر شما می شود.
  • مسافر حالش خوب است. تولدی دیگر در انتظار است. آسودگی و رفاه حاصل خواهد شد. خرید و فروش، هر دو مناسب می باشد.
  • این پندار را یاد بگیرید که برنده درحالیکه تعصبات خود را قبول میکند. کوشش دارد که در هنگام قضاوت کردن بر تعصبات خود غلبه کند اما بازنده منکر وجود. هرگونه تعصب در خود است بنابراین در سراسر عمر، اسیر تعصبات خویش خواهد شد.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 49 حافظ

تفسیر بیت یکم: باغ فردس برین همان خلوت درویشان است و خدمت به درویشان سرمایۀ عظمت و شکوه می باشد . و بالعکس یعنی خلوت درویشان از لحاظ ذوق و صفایی که دارد همان خلد برین است و کسی که خلوت درویشان را دریابد و ذوق و صفای آن را درک نماید همان جنت را به دست آورده و خدمت به درویشان سرمایۀ عزت و سعادت است . [ خلد = جنت / برین = اعلا / خلد برین = جنت اعلا / محتشمی = سروری / درویشان = در بیت مراد اهل الله است ]

تفسیر بیت دوم: کنج انزوا که طلسم های عجیب دارد . فتح آن در نظر درویشان است یعنی واصلین اگر به کسی با نظر رحمت بنگرند اختیار عزلت برای آن شخص ضروری است . زیرا تا انزوا نگزیند به مرادش واصل نخواهد شد . [ کنج عزلت = انزوا در یک گوشه ]

تفسیر بیت سوم: کوشک جنت که رضان دربانی آن را دارد . در چمن نزهت درویشان یک نظرگاه است یعنی فردوس از سرور و حبور و ذوق و صفای درویشان یک نمونه است . [ قصر = کوشک / فردوس = جنت / رضوان = دربان بهشت است / دربان = نگهبان ]

تفسیر بیت چهارم: آن چیزی که قلب سیاهی چون قیر و قلب سختی چون سرب ، از اثر و ضیاء آن صاف گشته و چون طلای خالص پاک می شود . کیمیایی است که در اثر ملازمت و مصاحبت درویشان بدست می آید . یعنی هر آنکه با اهل الله مصاحب شود هر قدر ناقص و ابتر هم باشد در اثر مصاحبت آنان فاضل و کامل می گردد . [ قلب سیاه = به دو معنا آمده . یکی سکۀ نادرست و دوم به معنی دل تیره / صحبت = ملازمت و مصاحبت ]

تفسیر بیت پنجم: آن کس که در برابرش خورشید تاج تکبر را ترک کند آن عظمتی است که در حشمت درویشان است . یعنی خورشید با این همه تکبر و ترفع در برابر حیا و کبریای درویشان ترک تکبر می کند . حاصل کلام : این که در برابر کبریا و حشمت درویشان و از اینکه درویشان شرایط آداب و ارکان را به جا می آورند یعنی ادب را رعایت می کنند ، خورشید شرمنده است . [ تکبر = خود را بهتر و بالاتر از همه دانستن / کبریا = عظمت و بزرگی / حشمت = عظمت ]

تفسیر بیت ششم: دولتی که رنج و زوال نیستی نداشته باشد . یعنی از زوال و نیستی مصون و محفوظ باشد . بی زحمت بشنو که این دولت ، دولت درویشان است .

تفسیر بیت هفتم: پادشاهان قبلۀ حاجات دعا هستند . چون همۀ مردم به آنها عرض حاجت نموده و به درگاهشان دعا می کنند و سبب این یعنی این که پادشاهان کعبۀ آمال مردم می باشند . همان بندگی است که در حضور درویشان دارند .

تفسیر بیت هشتم: روی مقصود که پادشاهان آن را با دعا طلب می کنند . مظهر آن آیینۀ روی فقرا است . یعنی دیدن روی مبارک اهل الله ، همان دیدن روی مقصود می باشد . [ مظهرش = محل ظهور / مراد از طلعت در اینجا صورت است ]

تفسیر بیت نهم: از ابتدا تا انتهای عالم لشکر ظلم است . یعنی همه جا را ظلم فرا گرفته . یا سراسر عالم را ظلم فرا گرفته و از ازل تا به ابد همین طور بوده ، اما نصرت و فرصت از آنِ درویشان است . یعنی به هر کجا نظر کنند آن جا را فتح می کنند .

تفسیر بیت دهم: ای شخص غنی و مالدار ، این همه تکبر و تعظم مفروش . زیرا سر و مال و مایملکِ تو در سایه همّتِ درویشان حاصل شده یعنی از برکت همّتِ آنهاست که تو دارای مال و ملک و ثروت شده ای . چنان که اگر آنها را از توجه به تو باز دارند و همّت شان را از تو منقطع نمایند . تمام مایملک تو از بین می رود . [ توانگر = صاحب قدرت و در اینجا یعنی مالدار و غنی / نخوت = تکبر / کنف = پناه ]

تفسیر بیت یازدهم: شاید در تفاسیر و تواریخ خوانده ای که گنج قارون که هنوز هم از قهر خدا فرو می رود . سبب فرو رفتن آن از غیرت درویشان است . در اینجا مراد از درویشان فقرا است . [ گنج = مال و ثروت / فرو می رود = غرق می شود ولی در اینجا یعنی به طرف پایین می رود ]

تفسیر بیت دوازدهم: ای حافظ در آستانۀ درویشان ادب را رعایت کن که پادشاهی مملکت تماماََ از بندگی حضور درویشان است . یعنی سلطنت دنیا در اثر مودت و محبت به فقرا است . حاصل کلام : پادشاهان به دعای اهل الله محتاج اند و یا پادشاهان محتاجانِ دعای اهل الله هستند .

تفسیر بیت سیزدهم: من غلام و بندۀ وزیر اعظم وقتم که صورتش ، صورت خواجگان و سیرتش درویشانه است . یعنی ظاهرش اکابرانه و باطنش فقیرانه می باشد . [ سیرت = خلق و خوی / مراد از آصف عهد ، وزیر وقت قوام الدین حسن می باشد ]

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 3

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا