تفسیر و معنی غزل شماره 50 حافظ – به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است
بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
گرت ز دست برآید مراد خاطر ما
به دست باش که خیری به جای خویشتن است
به جانت ای بت شیرین دهن که همچون شمع
شبان تیره مرادم فنای خویشتن است
چو رای عشق زدی با تو گفتم ای بلبل
مکن که آن گل خندان برای خویشتن است
به مشک چین و چگل نیست بوی گل محتاج
که نافههاش ز بند قبای خویشتن است
مرو به خانه ارباب بیمروت دهر
که گنج عافیتت در سرای خویشتن است
بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او
هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است
تفسیر و معنی غزل شماره 50 حافظ
به خود کرده گرفتار شده ای و اکنون در پی حل این مشکل به هر دری می زنی و از هر کسی کمک می خواهی، ولی این سعی تو بی فایده است. هیچ کس به جز خودت نمی تواند گره این مشکل را باز کند و بخاطر داشته باش که مشکلات کاری و اقتصادی تو نباید در سایر موارد زندگیت تولید اشکال نماید. در مورد عشقی که در سر داری می توانی به وفاداری طرف مقابل خود اطمینان داشته باشی.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- اصلاً و ابداً راز این فال را با کسی در میان نگذار و با افرادی که ادعای ثروتمندی و قدرت میکنند، نشست و برخاست نکن.
- چرا اینقدر مایلی با کسانیکه ثروت و مقام دارند، رفت و آمد کنی ؟ بدان که آنها برای شما سودی غیر از فخر فروشی ندارند.
- به کسی علاقه داری و به او وعده ای داده ای و شما بر قول و قرار خویش پایبند هستی اما واهمه داری که او وفای به عهد نداشته باشد. می توان به راحتی او را امتحان کنی و هدیه ای برای او بخری و عکس العمل او را مشاهده کنی. پس از آن نتیجه گیری کن. اگر او مقابله به مثل کرد، وفادار است وگرنه، بیهوده وقت خود را تلف می کنی و خود را کشته و مرده او ساخته ای. زیرا عشق باید عملاً از هر دو طرف ابراز گردد.
- ناامید نباش. آینده ای بس درخشان در پیش رو داری. به طوریکه در آینده موجب غبطه و حسد دیگران قرار می گیری.
- توکل به خدا و کوشش و تلاش و دعا موجب گشایش کار شماست. پس سوره مبارکه المومن آیه ۱۲ تا ۳۴ را بخوان و نذری که کرده اید، ادا کنید. به یکی از مشاهد متبرکه برو. از خدا تقرب جو که موفق خواهی شد.
- حضرت حافظ در بیت اول به صراحت می فرماید: دل من در دامگه گیسوی تو گرفتار است. به ناز و کرشکمه او را بکش و آزار بده که کیفر و سزای دل عاشق همین است.
درست این معنی درباره شما صدق می کند. عشق یکطرفه درد سر می آورد. - خیلی مایل بودم از نزدیک شما را ببینم زیرا ستاره شما در برج حمل (فروردین) است و آینده ای بس درخشان دارید ولی یادتان باشد، با شخصی که موهای جو گندمی و قدی کوتاه و نسبتاً چاق دارد، دوری کنید یا لااقل سخن او را گوش ندهید که حسادت می کند.
- در خانه شما دو نفر، خیلی خیلی شما را دوست دارند. به آنها هر چه می توانی، محبت کن.
- فردی عاشق پیشه، زود رنج، آداب دان، نظیف و وسواسی هستید. قدری به خود رحم کنید. بیشتر کتاب بخوانید یا موسیقی گوش دهید و به جاهای شاد بروید.
- برنده می گوید باید راه بهتری هم وجود داشته باشد اما بازنده می گوید تا بوده، همین بوده و تا هست، همین است. آیا می دانید برنده شدن، خیلی خیلی راحت است ؟
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 50 حافظ
تفسیر بیت یکم: دل ، خودش ، خود را گرفتار دام زلف تو کرده است . یعنی کسی دیگر سبب ابتلای او نشده است . پس حالا با غمزه ات او را هلاک کن که شایسته همین است . زیرا برای چه خود را به چنین مشکلی گرفتار کرده که کسی نمی تواند خلاصش نماید . [ مبتلای خویشتن = سبب ابتلای خود گشته / سزای خویشتن = یعنی سزاوارش است ]
تفسیر بیت دوم: اگر از دست تو برمی آید که مراد خاطر ما را برآوری . زود باش که این هم در جای خود یک عمل خیر است . یعنی مراد خاطر کسی را برآوردن در جای خود یک امر خیر است . [ بدست باش = زود باش ]
تفسیر بیت سوم: به جانت قسم ای بت شیرین من ، یعنی ای محبوب من ، مرادم چون شمع در شب های تاریک افنای خویشتن است .
تفسیر بیت چهارم: خواجه خطاب به بلبل می فرماید : چون به فکر عشق افتادی و تدبیر عاشقی را ریختی . ای بلبل ، سخنم و نصیحتم به تو این است که به فکر عشق مباش ، زیرا آن گل خودرُو به سخن و نصیحت کس عمل نمی کند . یعنی خودرأی و خودپسند است . و هرگز به فکر کسی تابع نمی شود . پس با این وصف ای عندلیب دچار زحمت می شوی ، بیا و از این خیال منصرف شو . [ رأی = فکر / گل خودرُو = گلی را گویند که خود به خود روییده باشد یعنی در اثر تربیت و توجه کسی وجود پیدا نکرده ]
تفسیر بیت پنجم: بوی لطیف و فرح بخش گل به مشک چین و چگل احتیاج ندارد . زیرا بوی لطیف چون مشک از خوبی قبای خویشتن است . یعنی از باغ خودش است حاصل کلام : این که هر کس که در فن خود کامل و ماهر باشد محتاج استغاثه از دیگران نمی شود . مراد از قبا ، خودِگل و منظور از بند آن ، متصل و ممتزج بودن گل است . [ نافه = غلاف مشک است / چگل = در ترکستان جایی را گویند که زیبایان زیاد دارد که جملگی بت پرست اند / چین = یک معنای آن پیچ و شکنی است در زلفان و گیسوان محبوب ها و گاهی گرهی است که در ابروانشان پیدا می شود . و دیگر : شهری است در ترکستان که کاسه های چینی از آنجا می آید و زیبایان چینی ضرب المثل شده اند . چون همگی دارای صورت سفید و چشم و ابروی مشکی اند . ]
تفسیر بیت ششم: به درِ خانه ثروتمند بی مروت دنیا مرو . که گنج عافیت ، در سرای خودت است . حاصل کلام : در خانۀ خود با توکل و قتاعت زندگی کردن خیلی بالاتر است از رفتن به در خانۀ ارباب بی مروت زمانه که قدر و ارزش شخص را نمی دانند . [ ارباب = جمع رب به معنی اصحاب ]
تفسیر بیت هفتم: حافظ سوخت در حالی که در شرط عشق و جانبازی هنوز هم نسبت به عهد و پیمان اولیه خود وفادار است . یعنی با این که در راه عشق و محبت جانانش محو شده ولی باز هم به عهد خود وفا دار است . حاصل کلام : از جان گذشت ولی از جانان نگذشت .