- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 111 حافظ – عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عکس روی تو چو در آینه جام افتادعارف از خنده می در طمع خام افتاد حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرداین همه نقش در آیینه اوهام افتاد این همه عکس می و نقش نگارین که نمودیک…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 109 حافظ – دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
دیر است که دلدار پیامی نفرستادننوشت سلامی و کلامی نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاه سوارانپیکی ندوانید و سلامی نفرستاد سوی من وحشی صفت عقل رمیدهآهو روشی کبک خرامی نفرستاد دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دستوز آن…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 107 حافظ – حسن تو همیشه در فزون باد
حسن تو همیشه در فزون بادرویت همه ساله لاله گون باد اندر سر ما خیال عشقتهر روز که باد در فزون باد هر سرو که در چمن درآیددر خدمت قامتت نگون باد چشمی که نه فتنه تو باشدچون گوهر اشک…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 105 حافظ – صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد
صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش بادور نه اندیشه این کار فراموشش باد آن که یک جرعه می از دست تواند دادندست با شاهد مقصود در آغوشش باد پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفتآفرین بر نظر پاک…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 101 حافظ – شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیاد
شراب و عیش نهان چیست کار بیبنیادزدیم بر صف رندان و هر چه بادا باد گره ز دل بگشا و از سپهر یاد مکنکه فکر هیچ مهندس چنین گره نگشاد ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخاز این فسانه هزاران…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 99 حافظ – دل من در هوای روی فرخ
دل من در هوای روی فرخبود آشفته همچون موی فرخ بجز هندوی زلفش هیچ کس نیستکه برخوردار شد از روی فرخ سیاهی نیکبخت است آن که دایمبود همراز و هم زانوی فرخ شود چون بید لرزان سرو آزاداگر بیند قد…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 97 حافظ – تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاجسزد اگر همه دلبران دهندت باج دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبشبه چین زلف تو ماچین و هند داده خراج بیاض روی تو روشن چو عارض رخ روزسواد زلف سیاه…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 95 حافظ – مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویتخرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدنکه شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارمکه جان را نسخهای باشد…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 93 حافظ – چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمتحقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت به نوک خامه رقم کردهای سلام مراکه کارخانه دوران مباد بی رقمت نگویم از من بیدل به سهو کردی یادکه در حساب خرد نیست سهو بر قلمت…