- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 127 حافظ – روشنی طلعت تو ماه ندارد
روشنی طلعت تو ماه نداردپیش تو گل رونق گیاه ندارد گوشه ابروی توست منزل جانمخوشتر از این گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل منآینه دانی که تاب آه ندارد شوخی نرگس نگر که پیش تو…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 126 حافظ – جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
جان بی جمال جانان میل جهان نداردهر کس که این ندارد حقا که آن ندارد با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدمیا من خبر ندارم یا او نشان ندارد هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین استدردا که این…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 125 حافظ – شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
شاهد آن نیست که مویی و میانی داردبنده طلعت آن باش که آنی دارد شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولیخوبی آن است و لطافت که فلانی دارد چشمه چشم مرا ای گل خندان دریابکه به امید تو…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 123 حافظ – مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
مطرب عشق عجب ساز و نوایی داردنقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد عالم از ناله عشاق مبادا خالیکه خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد پیر دردی کش ما گر چه ندارد زر و زورخوش عطابخش و…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 121 حافظ – هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین داردسعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل استکسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد دهان تنگ شیرینش مگر ملک سلیمان استکه…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 119 حافظ – دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
دلی که غیب نمای است و جام جم داردز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد به خط و خال گدایان مده خزینه دلبه دست شاهوشی ده که محترم دارد نه هر درخت تحمل کند جفای خزانغلام همت سروم…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 117 حافظ – دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
دل ما به دور رویت ز چمن فراغ داردکه چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد سر ما فرونیاید به کمان ابروی کسکه درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 115 حافظ – درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آردنهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندانکه درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار مابسی…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 113 حافظ – بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی دادکه تاب من به جهان طره فلانی داد دلم خزانه اسرار بود و دست قضادرش ببست و کلیدش به دلستانی داد شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیببه مومیایی لطف توام نشانی…