۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 93 حافظ – چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت

چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت

به نوک خامه رقم کرده‌ای سلام مرا
که کارخانه دوران مباد بی رقمت

نگویم از من بی‌دل به سهو کردی یاد
که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت

مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت
که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت

بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد
که گر سرم برود برندارم از قدمت

ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی
که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت

روان تشنه ما را به جرعه‌ای دریاب
چو می‌دهند زلال خضر ز جام جمت

همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد
که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت


تفسیر و معنی غزل شماره 93 حافظ

به زودی از منبعی که هیچ توقعش را نداری خبری بسیار نیکو به تو خواهد رسید و موفقیتهای بزرگ (مالی یا عشقی) به تو روی می آورد. بدان که در قاموس طبیعت هیچ کاری بی علت نیست و این مژده پاسخ کارهای نیکی است که پیش از این انجام داده ای. پس از این نیز در راه خدمت به بندگان خدا کوشا باش تا موفقیتهایت روزافزون گردد.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • به زودی خبری یا نامه ای خوشحال کننده دریافت می کنی که بسیار امید بخش و شادی آفرین است، بطوریکه زندگی شما متحول می شود.
  • رقیبی در کمین شماست که اینک با شما بسیار گرم گرفته ولی بدانید که قصد فریب دارد و از او دروری کنید که به صلاح شما نیست.
  • از زندگی خوبی برخوردارید. ارزش آن را بدانید و با کلمات و حرکات بچه گانه، آنرا سرد و افسرده نسازید. زیرا اطرافتیان و اعضای خانواده، بسیار به شما علاقه مند هستند. ولی شما با حرکات تند و دلسرد کننده، آنان را ناراحت می سازید.
  • مسافرت را توصیه می کنم. خرید و فروش بسیار به موقع است. طلاق صورت نمی گیرد ولی ازدواج مدت طویل می کشد ولی عملی می گردد.
  • برای گشایش این نیت سوره مبارکه السبا آیه ۴۳ تا آخر را با حضور قلب و معنی بخوان که گشایش بسیار است و نذر خود را ادا کن.
  • مرغ سعادت جدیداً بر بام خانه نشسته و آشیانه گرفته است. طالع شما در برج سعد است. برای نگهداری این پرنده زیبای زندگی، اولاً توکل بر خدا کن. ثانیاً خویشتن دار باش و راز دل را برای هر کسی تعریف نکن. ثالثاً مرم دار باش و به دیگران کمک کن و پدر و مادر را یاد کن و برایشان خدمتی انجام بده و نسبت به اطرافیان مهربانتر باش.
  • قلبی مهربان داری. زبانی سرد، بسیار بانمک و دلربا هستی. زود رنج، عصبی، وسواسی، طلبکار، عشق باز و مهربان، بی حوصله و لجوج، دست و دل باز و بی مبالات ولی بدان چون قلبی مهربان داری، خدا همیشه با شماست.
  • مقامی، خبری، پولی یا دیداری در انتظار شماست که بسیار سودمند است. بدان که برنده، دیگران را نکوهش می کند ولی آنان را می بخشد اما بازنده چنان ترسو است که قادر به نکوهش دیگران نیست و چنان حقیر است که قادر به بخشیدن دیگران هم نیست.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 93 حافظ

تفسیر بیت یکم: مهربانی بسیار بزرگی بود که ناگهان تراوش قلمِ تو حقِ چاکری دیرینۀ ما را به پیشگاه کرمِ تو بیان کرد . خلاصه تو حقوقِ خدمتِ سابقۀ ما را به کُل فراموش کرده بودی ، این یادآوری از لطفِ قلمت بود که تو را متوجه کرد . [ رشحه = تراوش ]

تفسیر بیت دوم: با نوکِ قلم ، سلامی به من نوشته ای که کارگاهِ روزگار هیچوقت بی اسم و رسم تو نباشد یعنی با نبودن تو دنیا هم نباشد . [ کارخانه دوران = مراد از جهان است ]

تفسیر بیت سوم: من نمی گویم که مرا به سهو یاد کردی یعنی از منِ بیدل که یاد کرده ای ، قصدی نداشتی . و بلکه سهواََ این نامه را نوشتی ، زیرا در حساب عقل سهو نیست بر قلمت یعنی از قلمت سهو صادر نمی شود . [ بیدل = عاشق / سهو = اشتباه ، غفلت و فراموشی ]

تفسیر بیت چهارم: مرا خوار مگردان به شکرانۀ این نعمت که طالع سرمد تو را عزیز و محترم کرده . یعنی دولت ازلی و ابدی تو را عزیز و محترم کرده . [ سرمد = همیشه و دایم ، صفت دولت است ]

تفسیر بیت پنجم: برگرد که می خواهم به سرِ گیسوی تو پیمان ببندم که اگر سرِ من در این عشق به بادِ فنا رود . از قدمت برندارم یعنی به هر کجا که بروی خاکِ پایت باشم .

تفسیر بیت ششم: دل از حالِ ما خبردار می شود . امّا وقتی از ما خبر می گیرد که از خاکِ مُردگان غمِ تو لاله روییده است یعنی بعد از مرگ ما از احوال ما آگاه می شود . [ جز آن هنگام که عاشقان تو در خاک خفته و لاله از گورشان روییده باشد از حالشان نمی پرسی . ]

تفسیر بیت هفتم: جانِ تشنۀ ما را با یک جرعه سیراب کن وقتی که از جامِ جم ، آبِ حیاتت می دهند که خضر نوشیده است . یعنی وقتی باده می نوشی روانِ تشنۀ ما را به جرعه ای از آن تسلی بخش . [ روان = روح ]

تفسیر بیت هشتم: ای صبای عیسی وش ، اوقات و احوالت همیشه خوش باشد زیرا جانِ حافظِ دلخسته با نفسِ جان بخش و روح افزای تو زنده شد . یعنی با وزیدنت از کوی جانان به جانِ حافظِ مِسکین حیات بخشیدی .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 7

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا