تفسیر و معنی غزل شماره 437 حافظ – ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی
انفاس عیسی از لب لعلت لطیفهای
آب خضر ز نوش لبانت کنایتی
هر پاره از دل من و از غصه قصهای
هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی
کی عطرسای مجلس روحانیان شدی
گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی
در آرزوی خاک در یار سوختیم
یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی
ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت
صد مایه داشتی و نکردی کفایتی
بوی دل کباب من آفاق را گرفت
این آتش درون بکند هم سرایتی
در آتش ار خیال رخش دست میدهد
ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی
دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست
از تو کرشمهای و ز خسرو عنایتی
تفسیر و معنی غزل شماره 437 حافظ
در زندگی گذشته خود موقعیت های فراوانی داشته ای و امکاناتی که هرگز از آنها استفاده مطلوب نکرده ای و عمر خود را بیهوده هدر داده ای. اکنون که خداوند به تو عنایتی فرموده و فرصتی دیگر در اختیارت قرار داده است، غفلت مکن که وقت آن رسیده که به مراد دل خود برسی و از درد و غصه رهایی یابی.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- قصه بهشت، از رویش حکایتی و شرح زیبایی فرشتگان، از رویش روایتی دارد. گویی از انفاس قدسی حضرت عیسی که مرده را زنده می کرد، برخوردارست، در نتیجه حق به شما میدهم که هر گوشه ای از دل شما، قصه ای از غم غصه باشد ولی این دلیل نمی شود که افسرده باشید.
- انسان با مهر و وفا و خونگرمی هستید که همه از عطر محبت و اخلاق و علم شما بهره می گیرند، اما قدری زود رنج و زود باور هستید و هر که به شما محبت می کند، خیال می کنید بهتر از شما کسی را دوست ندارد.
- گرفتار مسأله ای شده اید که گویی بوی دل کباب شده ی شما، تمام اطراف عالم را گرفته است. بدانید که بر اثر این ناراحتی ممکن است علم، عملتان و عمرتان را از دست بدهید، پس با اندیشه، فکر و توکل بر خدا عمل کنید.
- در مورد این نیت هنوز وقت مناسب فرا نرسیده است. شکیبا باشید که شکیبایی میوه این نیت است.
- پندی دوستانه و شیرین دارم: “عبادت یعنی بندگی و پرستش خدا و خواست خود را فدای خواسته ی پروردگار کردن و گردن نهادن به احکام شرع.”
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 437 حافظ
تفسیر بیت یکم: ای کسی که داستان بهشت وصفی از سر کوی تو و شرح زیبایی حوران بهشتی بازگویی زیباییهای روی توست.
تفسیر بیت دوم: نفس حیاتبخش عیسی شرح شیرین و مختصر لب لعل مانند تو و آب حیات خضر اشاره مختصر از شهد لبان توست.
تفسیر بیت سوم: هر تکه دلم بازگو کننده غصهای و هر سطر از شرح خصلتهای تو نشانهای از رحمت الهی است.
تفسیر بیت چهارم: اگر بوی خوش تو، حرمت گل را نگاه نمیداشت، چه وقت گل میتوانست در محفل اهل دل عطرپراکنی کند؟
تفسیر بیت پنجم: در اشتیاق و انتظار رسیدن به خاک آستانه محبوب از دست رفتیم. ای باد صبا، به یاد داشته باش که از ما جانبداری و به ما کمک نکردی.
تفسیر بیت ششم: ای دل، دانش و زندگانیات بیهوده تباه شد، صد گونه امکان و استعداد برایت فراهم بود و به شایستگی از عهده آن برنیامدی.
تفسیر بیت هفتم: بوی قلب سوخته من همهجای عالم را پر کرد، بالاخره این آتش درون من سرایت کرده و همهجای جهان را خواهد سوزاند.
تفسیر بیت هشتم: اگر در آتش جهنم نقش چهره محبوب در پیش چشمانم مجسم میشود، ای ساقی، بیا و شراب بده تا بنوشم و به جهنم بروم که از دوزخ شکایتی ندارم.
تفسیر بیت نهم: آیا میدانی که مقصود حافظ از بازگو کردن این درد و غصهها چیست؟ این است که شاید از تو اشاره محبتآمیز به عمل آمده، در نتیجه از پادشاه توجه و بخشش ببیند.