۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 42 حافظ – حال دل با تو گفتنم هوس است

حال دل با تو گفتنم هوس است
خبر دل شنفتنم هوس است

طمع خام بین که قصه فاش
از رقیبان نهفتنم هوس است

شب قدری چنین عزیز شریف
با تو تا روز خفتنم هوس است

وه که دردانه‌ای چنین نازک
در شب تار سفتنم هوس است

ای صبا امشبم مدد فرمای
که سحرگه شکفتنم هوس است

از برای شرف به نوک مژه
خاک راه تو رفتنم هوس است

همچو حافظ به رغم مدعیان
شعر رندانه گفتنم هوس است


تفسیر و معنی غزل شماره 42 حافظ

خیالهای شیرین بسیاری در سر داری در حالیکه خودت خوب می دانی بسیاری از آنها ابدا عملی نمی باشد. با این حال حاضری سخت ترین کارها را برای رسیدن به مقصود انجام دهی ولی بدان که در راه تو مدعیان بسیاری وجود دارند که اگر می خواهی به مقصود برسی باید از آنان پیشی بگیری. به خدا توکل کن و با اطمینان قدم بردار تا پیروز بشوی.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • خود را در پریشانی و غم، اسیر دیده ای. در حالی که این اندیشه، تنها یک خیال بیشتر نمی باشد. هرچه زودتر خود را از تارهای خیال باطل، رها کن.
  • از آشنایان به شما ستمی رسیده که سخت آزرده شده اید. باید بدانید که این نتیجه کم لطفی است که به پدر و مادر خود کرده اید.
  • از این فکر، صرف نظر کن که نتیجه ای جز رنج و درد برای شما ندارد. بهتر است حوصله داشته باشی و صبر را پیشه کنی.
  • با شخص مهمی به زودی آشنا می شوی و یکی از پیران راه عشق، تو را نصیحت خواهد کرد. حتماً نصیحت او را گوش بده.
  • حافظ در بیت آخر صراحتاً می فرماید: به کوری چشم دشمنان آرزو دارم چون حافظ، اشعار رندانه بگویم. یعنی علیرغم مدعیان به سرودن غزلهای مجازی هوسناکم
    پس شما به کوری چشم دیگران تلاش و کوشش کنید و توکلتان بر خدا باشد.
  • به زودی خبر خوشی و ملاقاتی شادی بخش، خواهی داشت که زندگیت را زیر و رو خواهد کرد و بسیار مهم خواهی شد.
  • مژده ای دریافت می کنی که انتظارش را هم نداشتی و عوامل متعددی در انتظار شماست که دست در دست هم می دهد و نیت شما به گونه ای دیگر که در خواب هم تصورش را نمی کردی، بهتر و لذت بخش تر انجام می گیرد.
  • انسانی عصبانی، زود رنج، پرکار، سخنگو، مهربان، صادق، تو دل برو، عاشق پیشه ولی گاه مانند ماهی، نرم و لطیف و زمانی مانند شیر، درنده خو که کسی جرات نزدیکی به شما را ندارد.
  • او خیلی شما را دوست داد ولی از بس که خودخواه هستی، به بیچاره، مجال و فرصت گفتن، نمی دهی و او از گفتار خود می ترسد.
  • اطرافیان شما را دوست دارند و شما ارزش خود را نمی دانید. بهتر است مهربان تر باشی.
  • آیا می دانید که برنده از اشتباهات خود درس می گیرد اما بازنده از ترس مرتکب شدن به اشتباه، یاد گرفته که اقدام به هیچ کاری نکند.
  • آستین ها را بالا بزنید و مصمانه گام بردارید. او را راهنمایی کنید و قوت قلب او باشید. تا او احساس امنیت کند و پیروز شود.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 42 حافظ

تفسیر بیت یکم: هوس می کنم که حالِ دلم را برای تو تعریف کنم و خیلی مایلم که حال و احوال دل را از تو بشنوم . یعنی خبر دل را از تو بگیرم . حاصل کلام : دل از دستم رفته ، در دامِ زلف تو قرار گرفته است . حالا هوس دارم که این را به تو بگویم و از تو احوال و اخبار آن را بشنوم .

تفسیر بیت دوم: ببین خام طمعی تا چه حد است که هوس می کنم قصۀ مشهور یعنی داستان عشق و محبت جانان را از رقبا پنهان نمایم . [ طمع خام = طمعی که وجود پیدا نمی کند ]

تفسیر بیت سوم: در یک همچو شبِ قدری عزیز و شریف ، هوس دارم که با تو تا صبح بخوابم . یعنی خوابیدن را با تو آرزو می کنم .

تفسیر بیت چهارم: آه که آرزو دارم چنین دُردانۀ لطیف را در شبِ تاریک سوراخ نمایم . یا سوراخ کردن چنین دُردانۀ لطیف در شبِ تاریک آرزوی من است . یعنی هوس دارم این غزل چون گرهر را شب هنگام بگویم . شعرا سفتن را به کنایه از گفتن بکار برده است . چنان که خواجه می فرماید : غزل گفتی و دُر سفتی بیا و خوش بخوان حافظ / که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را شعرا ، اشعار خود را هنگام شب می سرایند . از آن جهت است که خواجه به شبِ تار اختصاص داده است .

تفسیر بیت پنجم: برای گفتن شعر لطیف در اینگونه بحرِ لطیف ، از فیض رحمانی استمداد کرده و می فرماید : ای صبا امشب به من مدد فرما یعنی کمکم کن و نیرو عطا کن که وقتِ سحر ، هوسِ شکفتن دارم . حاصل معنی : امشب به من کمک کن که یک غزل لطیف بگویم و سحرگاه آن را برای سخن شناسان بخوانم و خندان و شادان شوم . [ صبا = در اینجا مراد فیض رحمانی است / شکفتن = باز شدن ]

تفسیر بیت ششم: برای کسب شرف ، آرزو دارم به نوکِ مژگان خاکِ راهت را بروبم . یعنی برای اکتساب دولت و اجتلاب عزت ، آرزو دارم راههایی که تو در آن قدم زده ای با اشکِ چشمم آبیاری نمایم . [ شرف = رفعت / رُفتن = جاروب کردن ]

تفسیر بیت هفتم: به کوری چشم دشمنان ، آرزو دارم چون حافظ ، اشعار رندانه بگویم . و یا مثلِ حافظ برای به خاک مالیدن دماغ دشمنان ، آرزو دارم شعر رندانه بگویم . [ مدعیان = دشمنان / رغم = در لغت یعنی دماغ کسی را به خاک مالیدن ولی در این قبیل موارد به معنای کوری بکار رفته است / شعر رندانه = شعری که شاعر پیام خود را به گوشه و کنایه برساند ]

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 4 / 5. تعداد آرا: 3

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا