۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 14 حافظ – گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت
همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت
گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند
دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب


تفسیر و معنی غزل شماره 14 حافظ

از آنجایی که زندگی آرام داشته ای طاقت تحمل سختیها را نداری، اما بدان که اگر می خواهی به مقصود خود برسی باید رنج و مشقت بسیاری را تحمل نمایی. انسانهای بسیاری همچون تو در این راه قدم گذاشته اند و با صبر و بردباری به مقصود رسیده اند. احساس تنهایی مکن و با امید به خدا به راه خود ادامه بده که پایان این راه برای تو موقعیتی فراهم می کند که همه اطرافیانت حیرت زده می شوند.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • آنقدر گرفتار این فکر و اندیشه شده ای که عنان اختیار از کف داده ای و مرتباً در فکر و اندیشه این نیت هستی. بدان که هر چیزی اندازه و اعتدالی دارد وگرنه بیش از آن موجب رنج و عذاب می شود. پس شما نیز زیاد فکر این موضوع را نکنید. حتماً عملی می گردد.
  • حضرت حافظ در بیت دوم و آخر می فرماید:
  • به معشوق گفتم یک لحظه درنگ و تامل کن. جواب داد عذر مار بپذیر که ناز پرودره ای چون من پروای این همه عاشق آواره را ندارد و می تواند از همه دلجویی کند.
  • ای حافظ آشنایان دیرینه راه عشق هنوز در مقام حیرتند و وصل نشده اند. پس بعید و شگفت نیست که عاشقی آواره مانند تو، درمانده و خسته بماند. پس حتماً موفق می شوی.
  • پس ای صاحب فال، ناز و زیبا و عشوه گر این قدر با دلبریایی و طنازی عاشق کش نباش. این مطلب را همه می دانند که شما دارای قلبی پاک، مهربان، با صفا، صمیمی، بدون غل و غش اما زبانی نیش دار و حالتی عصبانی دارید.
  • شما در ناز و نعمت هستید و با آسایش و آرامش زندگی می کنید. پس نذری که کرده ای، ادا کن و سفر زیارتی در پیش داری که موفقیت آمیز است.
  • شما به موفقیت رسیده اید و لطف خداوندی نیز شامل حال شماست. ازدواج بموقع ولی طلاق بی موقع اس
  • شما به تازگی در مجلسی و مقامی و کاری قرار گرفته اید که با آن بیگانه اید، در نتیجه احساس غربت می کنید. حتی امکان دارد که اطرافیان و دوستان و همکاران با شما سرد برخورد کنند. به این موضوع اهمیت نده. به زودی همه چیز بر وفق مراد شما خواهد شد.
  • برنده در وجود یک آدم بد، حتماً خوبی ها را جستجو می کند و روی همین قسمت فعالیت و کار می کند. اما بازنده در وجود یک انسان خوب، دنبال بدی می گردد. پس از این رو به سختی می تواند با دیگران همکاری کند.
  • به زودی در مجلسی برخوردی محبت آمیز خواهی داشت. بهتر است که خود را نبازی و قدری با غرور برخورد کنی که در دراز مدت به نفع شما خواهد بود.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 14 حافظ

تفسیر بیت یکم: گفتم ای سلطان ماهرویان ، به این بی کس و غریب رحم کن . در جوابم گفت : غربت در دنبال دل راهش را گم می کند . یعنی در اثر متابعت از هوای دل از حد اعتدال خارج شده و بالاخره دیوانه و شیدا می شود . یعنی کسانی که زمام اختیار را به دست دل می سپارند بالاخره سرگردان می مانند . [ دنبال = عقب و پشت سر هم . ره گم کند = در اینجا به معنی از حد اعتدال خارج شدن است . غریب = کسی که از وطن خود دور باشد ]

تفسیر بیت دوم: به جانان گفتم اندکی توقف کن و زود مگذر . جانان در جوابم گفت : معذورم بدار زیرا یک خانه پرورد ، غمِ این همه غریب را چگونه طاقت بیاورد . یعنی طاقت نمی آورد . [ معشوق می گوید اینکه می گویی توقف کن و زود مگذر تا عشاق اظهار غموم بکنند . اما من تحمل آن را ندارم چون که یک خانه پرور ، طاقت تحمل انظار بیگانه را ندارد تا چه برسد که عرض هموم آنها را بشنود . ( خانه پرورد = به کسی گویند که فقط در خانه محدود بوده و هرگز در خارج از منزل با بیگانگان اختلاط نکرده باشد مثل شاهزادگان )

تفسیر بیت سوم: نازنینی که در بستر شاهانه سنجابی در خواب راحت آرمیده چه غم دارد از غریبی که تشک اش از خار و بالین اش از سنگ خاره باشد . یعنی جانانی که در نهایت رفاه و آسایش و با ذوق و صفا باشد چه می داند حال عشاق بیچاره را که چگونه اسیر درد و بلا و غم و اندوه اند . چه هر کس هر چه به سرش آمده همان را می داند . [ نازنین = دارای ناز . خار = تیغ . خاره = نوعی سنگ . بستر = تشک . سنجاب = حیوانی است به رنگ خاکستری که به پوستش هم سنجاب گویند ]

تفسیر بیت چهارم: ای جانان که جانِ این همه آشنا در زنجیر زلفت گرفتار شده . در آن رخ رنگین ، آن خال مشکین عجب زیبا واقع شده . کلمه غریب در این بیا به معنای عجیب است .

تفسیر بیت پنجم: عکس سرخی شراب بر چهره مهوشت ، عجیب و غریب می نماید عینا مانند صفحه نسرین که برگ ارغوان بر رویش عجیب و غریب دیده می شود . یعنی از تاثیر باده ، سرخی صورت ات با سفیدی بشره ات متلون گشته و بی نهایت زیبا دیده می شود .

تفسیر بیت ششم: آن خط مشکین که چون مورِ سیاه در گردِ رخت سبز شده بسیار عجیب واقع شده . اگر چه در نگارخانه چین خط مشکین عجیب نیست . [ نگارستان = اسم خانه ای است در چین که نقاشی به نام مانی آن را پیدا کرده است و نقوش و تصاویر خود را در آن نقاش خانه رسم کرده است و غیر از مانی هر استادی که یک تصویر بدیع و غیر مکرر به وجود آورده در آن نقاش خانه نقش شده است . پس نگارستانی است پُر از نقوش غریبه که در اکثر کتب مذکور و مسطور است ]

تفسیر بیت هفتم: گفتم ای جانان که طرّۀ شبرنگ تو سیاه تر از ظلمت شام غریبان است . اگر این عاشق غریب تو وقت سحر بنالد از گریه و زاری او هنگام سحر حَذر کن زیرا که آه و ناله سحری بسیار موثر واقع می شود . [ طرّه = قسمت بالای پیشانی که به سر متصل می شود ]

تفسیر بیت هشتم: جانان همی که سخنان حافظ را شنید . گفت : حافظ ، آشنایان در مقام حیرت اند . پس اگر غریبی چون تو غمین و بیمار بنشیند بعید نیست . یعنی عشاقی که قدیمی و آشنایند . برای وصلت وسیله نیافته و در حیرت اند . پس تو که مرد غریب و بیگانه هستی اگر ملول و غمین بنشینی عجیب نیست.

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا