۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 86 حافظ – ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت

ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت
وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب
گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت
چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت
تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت


تفسیر و معنی غزل شماره 86 حافظ

کار شما رونقی دوباره خواهد یافت و فرصت های از دست رفته دوباره جبران خواهد شد و دشمنان شما عرصه را به نفعتان خالی خواهند کرد. کسی وارد زندگیتان می شود که بار غم شما را از دوش بر می دارد و شما را از هر نظر بی نیاز می کند. ضمن آنکه به موقعیت های مالی بزرگی خواهید رسید.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت دوم صریح و روشن می فرماید:آن شمع مشتعل، دوباره چهره اش را بر افروخت و این پیر سالخورده، از آنکه آن شمع، دوباره چهره اش را روشن کرده، جوانی را از سر گرفت.
    حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • مدتی گره ای در کار شما است و از مطلبی یا چیزی رنج می برید که باعث ناراحتی شدید شماست. به شما مژده می دهم، به زودی ناراحتی پایان می یابد و کبوتر کامیابی بر بام منزل شما نشسته و منتظر ورود است.
  • با روحیه ای قوی و مصمم و با توکل بر خدا و انرژی بازیافته، مجدداً با اراده و علاقه بر توسن موفقیت گام بزن و در میدان خوشبختی حرکت کن که خداوند پشتیبان شما است و حتماً نذر خود را ادا کن.
  • به زودی به شما یا یکی از بستگان نزدیک شما، مقامی پیشنهاد می کنند که این موفقیت، موجب سرافرازی همه شما خواهد شد.
  • آینده ای درخشان در انتظار شماست. به همین جهت، بسیار مواظب و مراقب باشید. بویژه شخصی کوتاه قد و چهار شانه که موهایی رنگی دارد و سینه ای کوچک. بهتر است در کارها و روابط بیشتر تفکر کنید. ولی در عوض یکی از بستگان نزدیک به شما مهر و محبت فراوان دارد. با او مشورت کنید.
  • با استادی فرهیخته برخورد می کنید. نصایح او را حتماً به کار گیرید که بسیار خیر خواهانه است. مسافر به سلامت می آید. خبر و هدیه ای دریافت می کنید. خرید و فروش هر دو سودمند است. در انتظار چیزی هستید ولی تردید دارید. سعی کنید آستین ها را بالا بزنید و با کمال خونسردی عمل کنید که موفقیت در انتظار شما می باشد. زیرا ستاره شما در برج ثور (اردیبهشت) قرار دارد و خوشبختی از این پس همراه شماست.
  • اراده و علاقه مرکب موفقیت شما هستند. پس با کوشش تاخت و تاز کنید.
  • یکی از دوستان نزدیک شما به بیماری دچار شده است. به او توصیه کنید به پزشکی حاذق که در خارج شهر است، مراجعه کند.
  • چیزی گم کرده ای. به زودی با تلاش و اراده و علاقه آنرا به دست خواهید آورد.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 86 حافظ

تفسیر بیت یکم: ای ساقی بیا که یار از رُخش پرده و حجاب را برداشت و باز چراغِ اهلِ خلوت شعله ور شد یعنی چراغشان روشن شد . حاصل اینکه رُخِ جانان را به چراغ روشن و مستور کردن روی و پشت پرده قرار گرفتن او را به خاموشی چراغ تشبیه می کند و دوباره برداشتن حجاب و نشان دادن رویش را به چراغی تشبیه می کند که برای بارِ دوم شعه ور شده . [ برگرفت = بلند کرد / باز درگرفت = دوباره روشن شد ]

تفسیر بیت دوم: آن شمعِ مشتعل دوباره چهره اش را برافروخت و این پیرِ سالخورده از این که شمع دوباره مشتعل شده جوانی را از سر گرفت یعنی دوباره جوان شده . حاصل مقصود اینکه : از وقتی که جانان چهره اش را از ما مستور و پوشیده می داشت ضعفِ پیری و ناتوانی ما را عارض شده بود . امّا همینکه چهرۀ خود را نمایان ساخت از ذوق و شوقش جوانی را از نو شرع کردیم . [ شمع سر گرفته = یعنی شمعی که نوک فتیله اش گرفته شده ، آن مقدار فتیلۀ سوختۀ شمع که با قیچی گرفته می شود / دگر چهره برفروخت = دوباره چهره اش را مشتعل ساخت / سالخورده = کهنسال / جوانی ز سر گرفت = از نو جوان شد ]

تفسیر بیت سوم: در برخی از نسخه ها به جای «عشق» «یار» و در بعضی «باده» آمده و به جای «مفتی» نیز «تقوی» آمده است . عشق آن عشوه را داد و آن جلوه را کرد که تقوی و فتوی از میان رفت . یعنی عشق حالت و کیفیتی دارد که عاشق را از زهدِ خشک ، سلامت نگه می دارد . و مفتی را از فتوی دادن باز می دارد و باده هم همین حالت و کیفیت را دارد . دوست به قدری به ما لطف نمود و احسان کرد که رقیب ترسید که مبادا ما را از خاصان خویش کند و از او کاملاََ اعراض نماید . یا خودِ یار آن جلوه و عشق را داد که اهلِ تقوی را از تقوی و مفتی را از فتوی بازداشت . یعنی عشق یار به اینان یک حالت و کیفیتی داد که به کُل از کاری که بدان معتاد بودند منصرفشان نمود و طبیعت تعلق و تعشق را به آن ها بخشید .

تفسیر بیت چهارم: امان از سخنان و الفاظ و عبارات شیرین و دلفریب تو . یعنی در تکلمِ تو یک لذت و یک شیرینی نهفته است که هر شنونده بی اختیار فریفته تو شده و واله و شیدایت می گردد مثلِ اینکه سخنت را به شکر داخل نموده و از شکر بیرون می آوری . [ زنهار = امان / دلفریب = فریبندۀ دل / پسته = مراد دهان معشوق است / در شکر گرفت = آغشته به شکر نمود ]

تفسیر بیت پنجم: بارِ غمی که خاطرِ ما را مجروح کرده بود یعنی ما را به سختی رنج می داد . خداوند یک طبیبِ عیسی نفسی فرستاد و آن غم را بر طرف کرد و از میان برداشت . یعنی به سببِ فراقِ جانان خاطرمان مغموم و مهموم شده بود امّا حق تعالی جانان را برای ما فرستاد و آن بارهای غم را به کُل برطرف کرد .

تفسیر بیت ششم: هر محبوبِ سرو قدی که به ماه و خورشید ، حُسن می فروخت یعنی به جهت زیبایی اظهارِ تفوق می کرد ، وقتی تو آمدی ، حُسن فروشی را ترک نمود و به کارِ دیگر پرداخت . زیرا در جایی که تو باشی حُسن و زیبایی آنان را رونق و رواج نماند . [ خور = خورشید / پی کار دگر گرفت = دنبال کار دیگر رفت ]

تفسیر بیت هفتم: از قصه و داستان عشق ، هفت گنبدِ فلک پُر صداست . امّا کوته فکر را ببین که موضوعِ بدین بزرگی را خیلی جزیی گرفت و کم اعتبار جلوه داد . حاصل مطلب این که : کسی که از عالَم عشق و محبت بی خبر باشد آن را جزیی می داند . [ قصه = مراد حکایت عشق و محبت است / صدا = آواز / کوته نظر = کوته فکر / مختصر گرفت = بی اهمیت و بی اعتبار تلقی کردن چیزی ]

تفسیر بیت هشتم: ای حافظ ، این سخن را تو از که آموختی که یار شعرت را حمایل کرده و به زر گرفته است و یا حمایل کرد و از بَر نمود . یعنی شعرِ تو حتماََ خاصیتی دارد ، زیرا یار در عینِ حالی که از همه چیز مستغنی است و بلند پرواز ، با این همه شعر تو را گرامی داشته و بزرگ می دارد .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا