۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 85 حافظ – شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت

بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت

عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت

شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت

همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت


تفسیر و معنی غزل شماره 85 حافظ

یک فرصت استثنایی به تو روی آورده بود ولی از آن غفلت کردی و قبل از آنکه از آن بهره ای ببری فرصتت از دست رفت. بدان که فرصتهای زندگی زودگذر هستند. اکنون دیگر غصه خوردن و ناله کردن بی فایده است. مترصد وقوع فرصت دیگری باش و این بار با تمام وجود از آن استفاده کن، زیرا ممکن است این دیگر آخرین فرصت باشد.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت پنجم به شما گوشزد میکند که: یار ما در حالی که در چمن زیبایی و لطافت می خرامید، رفت ولی ما از گلستان وصال او گلی نچیدیم و رفت. یعنی وصال جانان برای ما میسر نشد و رفت.
  • متاسفانه خبر بدی دریافت می کنید. از آن ناراحت نشوید. بلکه به اطرافیان نیز دلداری بدهید که پس از این واقعه، همه چیز به خوبی انجام خواهد گرفت و نگرانی ها برطرف میشود و این واقعه، نتیجه ناشکری شما بوده است.
  • به شما توصیه اکید دارم، فعلاً از این اندیشه صرف نظر کنید. زیرا به زودی موفقیتی بزرگ، نصیب شما می شود که تصورش را هم نخواهید کرد. پس انسان عاقل، کار کوچک را فدای امری مهم و بزرگ نخواهد کرد.
  • به شما توصیه و سفارش می کنم. از فرصت های به دست آمده دیگر برخوردار شوید. زیرا اگر هوشیار و زیرک نباشی، حسودانی که در کمین هستند، از ما جلو خواهند زد.
  • مسافرت بسیار زیان بار. خرید و فروش هر دو بی فایده است. ازدواج عملی نخواهد شد زیرا مقدمات عمل آن هنوز دقیقاً فراهم نشده ولی طلاق انجام می گیرد. موفقیتی که در پیش دارید، نیاز به کوشش و تلاش بسیار زیادتری دارد. زیرا بر سر راه شما رقیبان سرسختی نشسته اند که گوی موفقیت را ببرند.
  • خوشبختانه انسانی مهربان، صمیمی، زود رنج، خود خور و دست و دلباز هستید. در دوستی سر از پا نمی شناسی. مؤدب و خوش لباس هستیدو اما زود قهر می کنی و ارزش زمان را نمی شناسی. خیال می کنی همیشه در همین حال باقی می مانی.
  • کسی به شما در این ماه نارو زده و بی وفایی کرده است. دیگر سراغ او نروید. زیرا قابل اعتماد نیست. او نان را به نزخ روز میخورد.
  • بدانکه کیفر دو چیز در دنیا زود می رسد: یک) ظلم کردن به همسر و فرزندان و خویشان. دو) بد رفتاری با پدر و مادر.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 85 حافظ

تفسیر بیت یکم: شربت چون لعلِ لبِ جانان را نچشیدیم و رفت . یعنی جانان رفت در حالی که ما شربتی از لبِ لعلش نچشیدیم . و روی چون ماهِ او را به سیری ندیدیم . خلاصه تحسر و تغابن می کشد از اینکه بر وفقِ مُراد به وصالِ جانان نرسیده است .

تفسیر بیت دوم: گویا که جانان از مصاحبت ما سخت به تنگ آمده بود که بار بَر بَست و رفت . چنان رفت که حتّی به گردش هم نرسیدیم یعنی گویی کدورتِ خاطری از ما پیدا کرده بود که با این عجله رفت و ما حتّی به گردش هم نرسیدیم . [ صحبت = مصاحبت / نیک = در لغت یعنی خوب امّا در این قبیل موارد به معنای محکم تعبیر می شود ]

تفسیر بیت سوم: هر چه ما فاتحه و دعای حرزِ یمانی خواندیم و سورۀ اخلاص به پشتِ سرش دمیدیم هیچ اثر نکرد و رفت . یعنی مرادمان از خواندن اینها انصراف جانان از سفر بود . امّا او منصرف نشد و رفت . خلاصه از فاتحه و خواندن دعای حرزِ یمانی هیچ فایده حاصل نشد و جانان رفت .

تفسیر بیت چهارم: ما را فریب می داد که از حیطۀ ارادت و دوستی دور نخواهد شد ، دیدی که ناز و عشوۀ او را تحمل کردیم و با وجودِ این رفت . [ عشوه = فریب دادن دل ]

تفسیر بیت پنجم: در حالی که در چمن حُسن و لطافت می خرامید ، رفت . یا در چمنِ حُسن و لطافت خرامان شد . اما ما در باغِ وصالش قدمی برنداشتیم و او رفت . یعنی وصال جانان برای ما میسّر نشد و رفت . [ چمیدن = با ناز و تأنی راه رفتن ]

تفسیر بیت ششم: سراسر شب را چون حافظ فریاد و فغان و ناله کردیم . حیفا که به وداعش نرسیدیم و رفت . یعنی جانان چنان با عجله رفت که تودیع میسرمان نشد یعنی مجالِ وداع نشد .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 4.7 / 5. تعداد آرا: 3

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا