تفسیر و معنی غزل شماره 30 حافظ – زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست
راه هزار چاره گر از چار سو ببست
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت
این نقشها نگر که چه خوش در کدو ببست
یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعرههای قلقلش اندر گلو ببست
مطرب چه پرده ساخت که در پرده سماع
بر اهل وجد و حال در های و هو ببست
حافظ هر آن که عشق نورزید و وصل خواست
احرام طوف کعبه دل بی وضو ببست
تفسیر و معنی غزل شماره 30 حافظ
خود را در دامی اسیر ساخته ای که همه راهها به سویت سد شده و هیچ کمکی از هیچ کس بر نمی آید. تمام این مشکلات از آن جهت برایت پیش آمده که تو فریب ظواهر و نقش و نگارها را خوردی و به دنبال آرزوهای محال رفتی. برای انجام هر کار بزرگی ابتدا مهیا نمودن مقدمات کار مهم است. اکنون چاره ای نداری جز آنکه صبر پیشه کنی و به خدا توسل کنی تا از این گرفتاری نجات یابی.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- حضرت حافظ در بیت ششم به شما اشاره دارد و می فرماید: رامشگر چه دستگاهی نواخت که در نهانگاه ساز و آواز صوفیانه، بر مشتاقان راه، بانگ و خروش را بست. چون همه مدهوش ترانه جانان شدند. خاموش گردیدند.
- واقعاً انسانی مهربان، باصفا، صمیمی، علاقه مند به زندگی، مؤدب و تو دل برو هستی. همین صفات موجب می شود تا دیگران نسبت به شما، حسادت ورزند. میل دارم شما را ببینم و بگویم از هیچ چیز واهمه و ترس نداشته باش. دنیا بر وفق مراد شماست و آینده ای بسیار درخشان در انتظار داری. به شرط آنکه: الف) خوددار باشی. ب) راز دل را با کسی نگویی. ج) صبور و شکیبا باشی. د) توکل بر خدا داشته باشی.
- آن کسی که دیروز شما رنجانید، احمق و نادان است. سعی کنید با منطق و دلیل، او را به ارزش زندگی واقف سازید.
- این نیت بر شما مبارک باد. حتماً عملی می شود و به مرادت می رسی. فقط اندکی صبر و شکیبایی نیاز دارد.
- به شما توصیه می کنم، تردید را از خود دور کنید. زیرا موجب شکست شما می شود.
- شخصی قد بلند، سفید رو، با موی جو گندمی و بینی برجسته در نزدیکی شما وجود دارد، بهتر زیاد به حرف او گوش ندهید و به دنبال اهداف خود با تلاش و کوشش باشید.
- پدر و مادر و اقوام نزدیک، چشم به پیروزی شما دارند. پس با دقت و علاقه ادامه دهید که موفقیت در چند قدمی شماست.
- پنجشنبه به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید که بسیار سودمند است.
- شما یا یکی از بستگان، به زودی مقامی یا هدیه ای به دست می آورد. این کار موجب حسادت دیگران می شود. باید فوری نذر خود را ادا کنید و صدقه رفع بلاست.
- مسافر حالش خوبست. بیمار شفا می یابد. ازدواج عملی می شود. طلاق انجام نمی گیرد. خرید خوبست ولی فروش زیان آور خواهد بود. از امر و نهی خودداری کن. تنها در برخی موارد اختیار و اراده درست است و ظالم به کسی می توان گفت که درکارهای خود آزاد است ولی برخلاف منطق عمل میکند.
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 30 حافظ
تفسیر بیت یکم: زلف جانان هزار دل را به یک تار موی خود گرفتار کرد و راهِ هزار چاره گر را از چهار جانب ببست . یعنی از هیچ طرف امکانی برای چاره نگذاشت . [ تار = موی و گیسو . چاره گر = چاره کننده . چارسو = چهار جانب ]
تفسیر بیت دوم: برای اینکه هر کسی به امید بوی خوشی جان دهد . نافۀ زلفش را باز کرد . اما مرادِ کسی را نداد . یعنی کسی را در بر نگرفت و با بوی خوش زلفش را معطر نکرد . [ نافه = غلاف مشک را گویند . آرزو = در اینجا به معنی مراد است و درِ آرزو ببست یعنی مراد کسی را نداد ]
تفسیر بیت سوم: برای آن دیوانه شدم که نگارم چو ماه نو ابروی هلالی خود را نشان داد و عرض جمال نمود و مستتر شد . یعنی گاه اظهار و گاه اخفا کردنش دیوانه ام کرد . [ شیدا = دیوانه . نگار = محبوبه . جلوه گر = عرض جمال . رو ببست = رویش را مستور کرد ]
تفسیر بیت چهارم: ساقی باده های رنگارنگ به پیاله ریخت و یا ، ساقی باده را با چند فن و حیله به پیاله ریخت . حالا تماشا کن این نقوش غریبه که در پیاله ظاهر شد همان نقوشی است که در کدو بسته .
تفسیر بیت پنجم: عجبا ، چه نفاق و چه جرم کرد صراحی ، که خون خم با نعره ها و یا با نغمه های قلقلش در گلویش بسته شد که قادر به تکلم نیست . یعنی فقط قلقل می گوید و قادر به کلام دیگر نیست . خلاصه یک کار ناشایسته کرده است که خون خم یعنی شراب در گلویش گیر کرده همانطور که لقمۀ طعام یا شراب در گلوی انسان گیر می کند . همین است که به جز قلقل به کلام دیگر مجال ندارد . [ غمزه = اشاره چشم است ولی اینجا به معنی نفاق آمده است . صراحی = از ظروف خمر است . خم = خمره . نعره = فریاد ]
تفسیر بیت ششم: مطرب با چه نغمه به روی اهل وجد و حال که در حالت سماع بودند . درِ های و هوی را بست . یعنی فریاد و فغانشان را قطع کرد . حاصل کلام : نغمۀ مطرب به قدری به اهل وجد و حال اثر کرد که های و هوی خود را ترک کردند و به استماع نغمۀ او مشغول شدند . و یا اینکه ، مطرب در حالی که خود در پردۀ سماع بود به روی اهل وجد و حال درِ های و هوی را ببست و به نغمه سماع خود مشغول شان ساخت . [ مطرب = کسی که با ساز و آواز موجب سرور می گردد . پرده = مراد پرده های نغمات است چون عراق ، اصفهان و حجاز . ]
تفسیر بیت هفتم: ای حافظ ، هر آن کس که بدون عاشق شدن طالب وصل ، و بدون تحمل رنج و محن و غموم عشق ، راغب وصل گشت . برای طواف کعبۀ دل ، احرام را بی وضو بست . یعنی دل که بیت الله می باشد و نیت به زیارت آن بدون طهارت بی حاصل است . پس بدون کشیدن درد و غم عشق ، طالب وصلت جانان بودن هم بی نتیجه می باشد . [ نورزید = فعل ماضی از مصدر ورزیدن . طوف = گشتن به دور چیزی ]