تفسیر و معنی غزل شماره 261 حافظ – درآ که در دل خسته توان درآید باز
درآ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان درآید باز
بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
ز خیل شادی روم رخت زداید باز
به پیش آینه دل هر آن چه میدارم
بجز خیال جمالت نمینماید باز
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو
ستاره میشمرم تا که شب چه زاید باز
بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
به بوی گلبن وصل تو میسراید باز
تفسیر و معنی غزل شماره 261 حافظ
به شدت منتظر کسی هستی که با آمدنش غم و رنج تو پایان می یابد و خوشبختی به تو رو می کند. هرچه می کنی اندیشه ات از فکر او خالی نمی شود و تنها و تنها به او می اندیشی. روزها را به امید رسیدن به او به شب می رسانی. برای رسیدن به این نیت هنوز مدتی زمان لازم است. منتظر بمان و ناامید مشو. او خواهد آمد.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- خیلی مایلید که سفر کرده باز آید تا از غم و هجران رهایی یابی و دل غرق خونت شاد و خوشحال گردد. بدان که این نیت در حال شکل گیری است اما تردیدها آنرا به عقب می اندازد. از توجه او استفاده کنید و گوی مقصود را در حلقه مودت اندازید تا پیروز شوید.
- این نیت نیازمند صبر و حوصله بیشتری می باشد و اجرای آن اکنون زود است. اگر چه فکر می کنی منافع بیشماری دارد اما آینده در دستان شما قرار دارد و در آن سودها خفته است. پس خود را از دوستان بد و معتاد و سیگاری رها کن.
- کسی از تقدیر و سرنوشت اطلاع ندارد. آینده درخشان شما موجب حسرت دیگران خواهد شد. لطفاً سوره مبارکه ملک را با حضور قلب و معنی بخوان که نیت شما را به وضوح برایت شرح می دهد.
- زود رنجی شما موجب دلسردیتان می گردد. در حالی که جهان به کام هیچ کس نیست و همه مردم یک رنگ و یک پیشه نیستند، شما نیز باید در کارهایتان سیاست و تدبیر را از دست ندهید.
- نصیحتی می کنم که شادی دو جهان را در بردارد. از نشانه های دانشمند گزیده گویی و دانستن روش گفتگو است.
- در این غم و اندوه نباشید که چرا به فلان مقام نرسیده اید. در این اندیشه باشید که آیا لیاقت آن مقام را دارید. غم نخورید که چرا مشهور نیستید. بلکه بکوشید تا شایسته شهرت بشوید.
- ولخرجی شما را به کارهای زشت وا می دارد. دل را سخت می کند اما سخت دلی بهتر از زشت کاری است.
- تو نیکی را از دست نده. دیگران نیز خوب خواهند شد. وجود نیاکان همچو باد است و بدها همچو گیاه. هر جا باد بوزد، گیاه بناچار سر فرود می آورد.
- حضرت حافظ در بیت های اول و ششم می فرماید: بیا که به دل خسته و مجروح ما قوت و نیرو برگردد. زیرا به سبب آمدنت، تن مرده ما باز روح می یابد. بیا که سرشت مقبول حافظ به امید گلزار وصل تو آواز می خواند و به شوق وصال تو ترانه سرایی می کند. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
- به زودی از طریق اینترنت و موبایل، خبرهای خوبی دریافت خواهی کرد و پیامی دریافت می کنید که باعث تغییرات اساسی می شود.
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 261 حافظ
تفسیر بیت یکم: به خانهام بیا تا قلب عاشق آزردهام دوباره نیرو و قدرت بگیرد. نزد من بیا تا در بدن بیجان دوباره روح دمیده شود.
تفسیر بیت دوم: بشتاب که جدایی و فراق تو دیده مرا آنچنان بردوخت و کور کرد که همانا گشایش در وصال تو آن را باز میکند و روشن میسازد.
تفسیر بیت سوم: اندوهی که مانند لشکر ظلمت شب کشور دل را مسخر کرد، از سپاه طرب روم چهره روشن و درخشان تو زدوده خواهد شد. زنگ ولایتی در آفریقای شرقی بوده با مردمانی سیهفام و روم در آسیای صغیر که مردمانش سپیدچهره بودند.
تفسیر بیت چهارم: در برابر آیینه دل هرچه مینهم بجز صورت چهره تو چیزی در آن پدیدار نمیشود. یعنی در هرچیز نقش رخ تو را میبینم.
تفسیر بیت پنجم: روزها در انتظار تو میمانم و اختر اشک میشمارم و میگریم تا بنگرم که شب از پرده غیب چه پدید آید که گفتهاند شب آبستن است. یعنی شاید شب آبستن روز مراد من باشد.
تفسیر بیت ششم: بشتاب که عندلیب خوشطبع دل حافظ دوباره در اشتیاق نهال وصال تو نغمهسرایی میکند.