- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 473 حافظ – وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانیحاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی کام بخشی گردون عمر در عوض داردجهد کن که از دولت داد عیش بستانی باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت بادگر به…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 471 حافظ – ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
ز دلبرم که رساند نوازش قلمیکجاست پیک صبا گر همیکند کرمی قیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشقچو شبنمی است که بر بحر میکشد رقمی بیا که خرقه من گر چه رهن میکدههاستز مال وقف نبینی به نام من…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 469 حافظ – انت روائح رند الحمی و زاد غرامی
انت روائح رند الحمی و زاد غرامیفدای خاک در دوست باد جان گرامی پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامتمن المبلغ عنی الی سعاد سلامی بیا به شام غریبان و آب دیده من بینبه سان باده صافی در آبگینه شامی…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 467 حافظ – زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
زان می عشق کز او پخته شود هر خامیگر چه ماه رمضان است بیاور جامی روزها رفت که دست من مسکین نگرفتزلف شمشادقدی ساعد سیم اندامی روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دلصحبتش موهبتی دان و شدن انعامی…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 465 حافظ – رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلیآمد به گوش ناگهم آواز بلبلی مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلاو اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی میگشتم اندر آن چمن و باغ دم به دممیکردم اندر آن گل و بلبل…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 463 حافظ – سلام الله ما کر اللیالی
سلام الله ما کر اللیالیو جاوبت المثانی و المثالی علی وادی الاراک و من علیهاو دار باللوی فوق الرمال دعاگوی غریبان جهانمو ادعو بالتواتر و التوالی به هر منزل که رو آرد خدا رانگه دارش به لطف لایزالی منال ای…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 461 حافظ – کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی
کتبت قصه شوقی و مدمعی باکیبیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی بسا که گفتهام از شوق با دو دیده خودایا منازل سلمی فاین سلماک عجیب واقعهای و غریب حادثهایانا اصطبرت قتیلا و قاتلی شاکی که را رسد…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 459 حافظ – زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشی
زین خوش رقم که بر گل رخسار میکشیخط بر صحیفه گل و گلزار میکشی اشک حرم نشین نهانخانه مرازان سوی هفت پرده به بازار میکشی کاهل روی چو باد صبا را به بوی زلفهر دم به قید سلسله در کار…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 457 حافظ – هزار جهد بکردم که یار من باشی
هزار جهد بکردم که یار من باشیمرادبخش دل بیقرار من باشی چراغ دیده شب زنده دار من گردیانیس خاطر امیدوار من باشی چو خسروان ملاحت به بندگان نازندتو در میانه خداوندگار من باشی از آن عقیق که خونین دلم ز…