- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 419 حافظ – وصال او ز عمر جاودان به
وصال او ز عمر جاودان بهخداوندا مرا آن ده که آن به به شمشیرم زد و با کس نگفتمکه راز دوست از دشمن نهان به به داغ بندگی مردن بر این دربه جان او که از ملک جهان به خدا…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 417 حافظ – عیشم مدام است از لعل دلخواه
عیشم مدام است از لعل دلخواهکارم به کام است الحمدلله ای بخت سرکش تنگش به بر کشگه جام زر کش گه لعل دلخواه ما را به رندی افسانه کردندپیران جاهل شیخان گمراه از دست زاهد کردیم توبهو از فعل عابد…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 415 حافظ – ای پیک راستان خبر یار ما بگو
ای پیک راستان خبر یار ما بگواحوال گل به بلبل دستان سرا بگو ما محرمان خلوت انسیم غم مخوربا یار آشنا سخن آشنا بگو برهم چو میزد آن سر زلفین مشکباربا ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو هر…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 413 حافظ – خط عذار یار که بگرفت ماه از او
خط عذار یار که بگرفت ماه از اوخوش حلقهایست لیک به در نیست راه از او ابروی دوست گوشه محراب دولت استآن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او ای جرعه نوش مجلس جم سینه پاک دارکآیینهایست جام جهان…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 411 حافظ – تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای توپرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوزکز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو من که ملول گشتمی از نفس فرشتگانقال و مقال عالمی میکشم…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 409 حافظ – ای خونبهای نافه چین خاک راه تو
ای خونبهای نافه چین خاک راه توخورشید سایه پرور طرف کلاه تو نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرامای من فدای شیوه چشم سیاه تو خونم بخور که هیچ ملک با چنان جمالاز دل نیایدش که نویسد گناه تو آرام…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 407 حافظ – مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نویادم از کشته خویش آمد و هنگام درو گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمیدگفت با این همه از سابقه نومید مشو گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلکاز چراغ تو…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 405 حافظ – به جان پیر خرابات و حق صحبت او
به جان پیر خرابات و حق صحبت اوکه نیست در سر من جز هوای خدمت او بهشت اگر چه نه جای گناهکاران استبیار باده که مستظهرم به همت او چراغ صاعقه آن سحاب روشن بادکه زد به خرمن ما آتش…
- غزلیات حافظ
تفسیر و معنی غزل شماره 403 حافظ – شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
شراب لعل کش و روی مه جبینان بینخلاف مذهب آنان جمال اینان بین به زیر دلق ملمع کمندها دارنددرازدستی این کوته آستینان بین به خرمن دو جهان سر فرو نمیآرنددماغ و کبر گدایان و خوشه چینان بین بهای نیم کرشمه…