۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 89 حافظ – یا رب سببی ساز که یارم به سلامت

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

خاک ره آن یار سفرکرده بیارید
تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت

فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق
ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت

درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می‌شکند گوشه محراب امامت

حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت

کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت


تفسیر و معنی غزل شماره 89 حافظ

منتظر بازگشت کسی هستی که می تواند تو را از بند غم و اندوه رها سازد. سبب ساز و چاره ساز مشکل تو تنها خداست. از او مدد بجوی. هرگز در زندگی کار امروز را به فردا مینداز چرا که ممکن است فردا خیلی دیر باشد. از مشکلاتی که بر سر راهت به وجود می آیند شکوه مکن شاید که خیر و صلاح تو در این است و تو خود از این امر غافلی.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت های هفتم و هشتم می فرماید: دلق و خرقه زهد، ریا در آتش بینداز که کمان ابروی ساقی با تیر و ناز و غمزه خود گنج محراب عبادت را نیز ویران می کند. حضرت حافظ خطاب به جانان می گوید: حاشا و هرگز که من از جور و جفای تو بنالم و شکایت کنم. زیرا ظلم لطیفان سراسر لطف و احسان است. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • در انتظار کسی یا چیزی به سر می بری و فکر می کنی تنها راه سعادت و خوشبختی شما، در رسیدن به این نیت است. مطمئن باش که این نیت، ارابه ای است که چهار چرخ آن، توکل بر خدا، پشتکار، سرعت عمل و ژرف اندیشی است.
  • جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد. تا دیر نشده، اقدام کن و همین پنجشنبه به یکی از مشاهد متبرکه برو و دعا کن و نذری که کرده ای ادا کن. سوره مبارکه المائده از آیه ۴۰ تا ۷۰ را با معنی و حضور قلب بخوان که گشایش است.
  • در خانه، همه شما را خیلی دوست دارند و او نیز شما را بی اندازه دوست دارد اما شما فردی زود رنج و نازک و نارنجی هستی که به غوره ای سردی می کنی و به کشمشی گرم.
  • گمشده پیدا می شود. مسافرت عالی است. خرید و فروش هر دو نافع و سودمند می باشد. طلاق عملی است و ازدواج به سادگی انجام نمی گیرد. قرض ادا می شد. سفر کرده فعلاً نمی آید ولی حالش خوبست. بیمار شفا می یابد.
  • موفقیت در چند قدمی شماست. به زودی پرنده خوشبختی بر بام منزل شما خواهد نشست.
  • جدیداً دچار سردرد و ناراحتی شده اید. بهتر است خود را از دعوای آنها کنار بکشید. چون آنها عقل و سازگاری درستی ندارند و از فرهنگ متفاوتی پیروی می کنند.
  • اوضاع به زودی تغییر خواهد کرد و اسب کامیابی در جلوی خانواده شما خواهد ایستاد. نگران نباش.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 89 حافظ

تفسیر بیت یکم: یارب سببی فراهم کن که یارم به سلامت برگردد و مرا از چنگِ ملامت خلاص کند ، یعنی غمِ هجرانِ یار طوری تاب و توانِ مرا برده که گاهی از شدّتِ ناراحتی عنان اختیار از دستم خارج می شود بطوری که حالت عجیب و غریب از من دیده می شود و همین امر سببِ سرزنشِ مردم نسبت به من می گردد . حال ای خدا سببی ساز که یارم برگردد و مرا از ملامت مردم نجات دهد . [ ساز = فراهم کن / باز = دوباره ]

تفسیر بیت دوم: خاکِ راهِ آن یارِ سفر رفته را بیاورید تا چشمِ جهان بینِ خود را مقام آن خاک نمایم . یعنی غبار راهِ او را به جای توتیا به چشمم بکشید تا دایم از آن نور و ضیاء کسب نمایم . [ جهان بین = بینندۀ جهان / جای اقامت = مقام و یا محل سکونت ]

تفسیر بیت سوم: فریاد و فغان که از شش طرف راهم را بستند ، یعنی آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت جانان از جمیع جهات توجه مرا جلب نموده و به خود متعلق ساخته اند . [ به مناسبت ذکر شش جهت ، از اسباب حُسن هم شش چیز آورده ]

تفسیر بیت چهارم: ای جانام امروز که در اختیار تو هستم به من رحم کن زیرا فردا که مُردم و خاک شدم ، گریستن و پشیمانی چه فایده دارد . یعنی امروز که در دنیا هستم و زنده ام ، می توانی حالم را رعایت کنی پس مرحمتی کن و مراعاتم نما . زیرا فردا بعد از مرگم اگر پشیمان هم شوی فایده ندارد . [ ندامت = پشیمانی ]

تفسیر بیت پنجم: ای کسی که با تقریر و بیان از عشق دَم می زنی یعنی عشق را با قیل و قال بیان می کنی ، ما با تو حرفی نداریم برو به خیر و سلامت . یعنی ای کسی که کیفیت عشق را با زبان بیان می کنی ، در حالی که عشق حال است و به قال نمی گنجد .

تفسیر بیت ششم: ای درویش از شمشیر دوستان ناله و فریاد و فغان مکن زیرا این طایفه دوست ، دیه را از کشته یعنی از مقتول می گیرند . یعنی عاشقانِ خود را می کشند و بعد می گویند دست های ما از کشتن شماها خسته شده و به این بهانه از کشته شده خونبها می گیرند . [ احبّا = دوستان / غرامت = مراد خونبها است ]

تفسیر بیت هفتم: خواجه خطاب به همان درویش می گوید : آتش به خرقه بزن که خمِ ابروی ساقی ، گوشۀ محرابِ امامت را می شکند و خراب می کند . حاصل اینکه : خمِ ابرویِ ساقی تمام مردم عالَم را به خود جلب نموده و همه را در برابرِ خود راکع و ساجد نموده است . از این به بعد زهد و تقوا عبارت خواهد بود از صوفی گری ، زیرا در جایی که گوشۀ ابروی ساقی باشد گوشۀ محراب خراب می شود یعنی عرض و شأنِ محراب را شکست می دهد و دیگر کسی به محراب توجه نمی کند . [ برمی شکند = شکست می دهد ]

تفسیر بیت هشتم: خواجه خطاب به جانان می گوید : دور باد از من که از جور و جفای تو ناله و شکایت کنم زیرا ظلمِ لطیفان سراسر لطف و احسان است . [ بیداد = ظلم / کرامت = کرم ]

تفسیر بیت نهم: حافظ گفتگوی زلفِ تو را کوتاه نمی کند یعنی در بیان و تعریفِ آن تقصیر نمی کند . خلاصه این یک قصۀ طولانی است که نمی شود مختصر کرد ، زیرا این سلسله به روز قیامت متصل شده یعنی حد و غایت این سلسله به قیامت می کشد .

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 4 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا