تفسیر و معنی غزل شماره 4 حافظ – صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را
که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا
تفقدی نکند طوطی شکرخا را
غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست
سهی قدان سیه چشم ماه سیما را
چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد دار محبان بادپیما را
جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب
که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را
در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
سرود زهره به رقص آورد مسیحا را
تفسیر و معنی غزل شماره 4 حافظ
کسی (کاری) فکر تو را کاملا به خود مشغول کرده است و تو از بی اعتنایی این شخص به شدت غمگین هستی. اگر می خواهی به مقصود برسی غرور و خودبینی را کنار بگذار و به یاد داشته باش با اخلاق نیکو و مهربانی با مردم می توانی جای خود را در دل آنها باز کنی و به موفقیت برسی. به دوستان خود بیشتر رسیدگی کن. کاری که قصد انجام آن را داری هیچ ایرادی ندارد فقط برای رسیدن به مقصود باید تلاش بسیار کنی.
نتیجه تفال شما به دیوان حافظ
- واقعا خیلی شیفته و شیدای این اندیشه و فکر شده ای، به طوریکه قرار و آرام نداری و در همه احوال به یاد و اندیشه او هستی ولی بدان که این نیت اولا با توکل به خدا و ثانیا با حوصله و شکیبایی حتما عملی است و جای هیچ گونه نگرانی نمی باشد، فقط شما قدری عجله دارید.
- شما با تمام حواس متوجه این موضوع و او هستید و همه چیز را فراموش کرده ای، تمام فکر و اندیشه ات در تسخیر و بدست آوردنش می باشد. اما توجه داشته باش که همه با مال و ثروت نرم نمی شوند و شما بیش از اندازه از مردم انتظار دارید. لطفا قدری توقع خود را پایین بیاور و سعی کن در کسب تحصیل و علم و دانش روز گام برداری که موفق می شوی.
- صبر، عامل پیشرفت شماست. وسواس را از بین ببر. از آن دوستی که موی بلند و ابروان کشیده و قدی کوتاه دارد، جدا برحذر باش که نسبت به شما حسادت دارد. همسرتان خیلی شما را دوست دارد. قدر او را بدان که هر ۵ انگشت یکسان نیستند.
- اگر نیت شما مسافر است، مسافر می آید. اگر منتظر خبری هستید، خبر خوبی می شنوی. اگر نیت شما مسافرت است، مسافرت صلاح نیست اما اگر نیت شما خرید و فروش است، فروش خوب است ولی از خرید خودداری کنید.
- چیزی پیدا می کنید که موجب پیشرفت و خوشحالی شما می شود، اگر نذری کرده اید، ادا کنید. این هفته خوابی خوش می بینی. برای کسی تعریف نکن، تنها برای آنکه خیلی دوستش داری، تعرف کن که لذت ببرد.
- جواب نیت شما را حضرت حافظ در بیت آخر داده و می گوید شگفت نیست که ناهید رامشگر آسمان، با سرودی از حافظ، حضرت مسیح را در فلک چهارم به وجد و نشاط درآورد و بر سماع برانگیزد.
- شما خیلی خوب، دلربا، مهربان، خوش قلب و بخشنده هستی ولی کسی قدر شما را نمی داند و دستتان نمک ندارد.
- این را می دانی که وقتی برنده ای مرتکب اشتباه می شود، میگوید واقعا خودم اشتباه کردم اما وقتی بازنده مرتکب اشتباه می شود، می گوید: تقصیر من نبود!
- به قول بیت هفتم، تنها خرده ای که بر حسن و نیکویی تو میتوان گرفت این است که شیوه مهربانی و وفای به عهد را نمی شناسی، میدانی چرا؟ برای اینکه زیبا و مغروری.
برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید
توضیحات غزل شماره 4 حافظ
تفسیر بیت یکم: ای صبا با لطف و ملایمت به آن غزال رعنا بگو که ما را تو سر به کوه و بیبان داده ای یعنی تو ، ما را فرهاد و مجنون کرده ای . [ صبا ، پیک شعر است زیرا اغلب شعرا با صبا مکالمه کرده و برای محبوب خود به وسیله صبا پیغام می فرستند . چون که جانان ، عالی جناب است و به مقامش فقط صبا و شمال واصل شوند . ( غزال = آهو بچه را گویند که شعرا اغلب محبوب ها را به آن تشبیه می کنند . رعنا = گلی را گویند که یک جانبش قرمز رنگ و روی دیگرش زرد رنگ باشد . لطف = نرمی و ملایمت ) ]
تفسیر بیت دوم: شکر فروش که خداوند عمرش را طولانی کند . چرا حال طوطی شکرخا را نمی پرسد ؟ مراد از شکر فروش، جانان خواجه می باشد و مراد از طوطی شکرخا ، خودِ خواجه است. [ جانان که از دهانش شکر می ریزد با طوطیی چون من یعنی شاعر فصیح و بلیغی چون من، چرا حرف نمی زند و مقید حال من نیست]
تفسیر بیت سوم: ای گل مثل اینکه غرور حُسنت اجازه ندادکه حال این عندلیب شیدا را نمی پرسی . یعنی ای جانان آیا زیبایی و حُسنت مانع شده که به عشاق بیچاره التفات نکرده و احوالی از آنان نمی پرسی . [ غرور = غفلت ، گول خوردن . شیدا = دیوانه . عندلیب = بلبل ]
تفسیر بیت چهارم: به محبوب مغرور نصیحت می کند و می فرماید : ای جانان ، عشاقی که اهل نظرند به حُسن خلق صید می شوند . یعنی با لطف و ملایمت ، عبد و مملوک می شوند . مصراع دوم در مقام تمثیل است . یعنی صاحب نظران چون مرغِ زیرک اند که هرگز با دام و تله شکار نمی شوند . بلکه برای صید آنها مدارا و حُسن التفات ضروری است .
تفسیر بیت پنجم: نمی دانم به چه سبب ، محبوب های ماه سیما و سیه چشم و سهی قد با ما نشانۀ آشنایی ندارند . [ شکایت از استغنای جانان است که نسبت به خواجه کم التفات بوده و خواجه زبان به شکایت گشوده است و کلمه محبوب را تعظیماََ جمع بسته است وگرنه منظور خواجه یک محبوب است ]
تفسیر بیت ششم: وقتی که با جانان همنشینی و باده می نوشی . عشاق مهجور و محروم از وصل معشوق را هم به خاطر بیار . یعنی در مجلس و خدمت جانان ذکری از آنان به میان آر و تذکری بده . باشد که با کیفیت باده در خاطر شریف جانان میل و انجذابی پیدا شود و تفقدی به حال این محرومین بکند .
تفسیر بیت هفتم: غیر از این عیب جزیی که روی زیبایت قانون مهر و محبت ندارد دیگر هیچ عیب نداری . یعنی اسباب حُسن و جمال را به حد کمال داری . الّا این که وفاکار نیستی و بلکه جفاکاری .
تفسیر بیت هشتم: کلمات دلاویز حافظ را که زهره در آسمان می خواند . مگر عجب است که آواز خواندن زهره ، حضرت عیسی را به رقص درآورد . [ چون زهره ستاره ساز نواختن است و نوازندگی را به او نسبت داده اند .