۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 371 حافظ – ما درس سحر در ره میخانه نهادیم

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم

سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم

در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

چون می‌رود این کشتی سرگشته که آخر
جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم

المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود
آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم

قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم


تفسیر و معنی غزل شماره 371 حافظ

هرچه می توانستی در راه رسیدن به نیت خود کوشش کرده ای. غم و اندوه بسیاری را تحمل کرده ای و به قول معروف بسیار به این در و آن در زده ای، ولی اکنون از کرده خود پشیمانی چون فکر می کنی تمام تلاشت بیهوده بوده، اما حقیقت چیز دیگری است. رسیدن به مقصود شاید کمی دیر برای تو امکان پذیر شده است ولی حتما میسر می شود.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت های ششم تا هشتم می فرماید: این کشتی سرگشته زندگی چگونه می تواند از این جا برود در حالی که جان را در سر عشق و محبت آن گوهر یکدانه گذاشتیم.
  • منت خدای را آن کسی که ما او را عاقل و فرزانه می دانستیم، مانند خودمان عاشق و بی دین بود و رسوای عالم شد. چون حافظ تنها به خیالت قانع و راضی بودیم. ای خدا چه گدا همت و بیگانه سرشتیم زیرا وقتی شایستگی وصال باشد، با خیالش قانع شدن نشانه دیانت و پستی است و سزاوار نمی باشد. حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
  • انجام این نیت بسیار زود است و اصولاً چون شما شخصی کم حوصله و عجول می باشید، توقع دارید تمام کارها بر وفق مراد و درخواستتان انجام گیرد. در حالی که این وضع برای هیچ کس حتی صاحبان قدرت نیز نمی تواند به وجود آید.
  • اگر از این فکر صرف نظر کنید یا فعلاً آن را رها کرده و به زمان دیگر موکول سازید، هم خود را راحت کرده اید و هم نیرویتان را صرف پیشرفت و ترقی خواهید ساخت. زیرا مقدمات این نیت کاملاً فراهم نمی باشد و هر چیزی مقدماتی دارد که باید فراهم شود.
  • به زودی ملاقات مهمی خواهید داشت که بر اثر آن زندگی شما تغییرات کلی خواهد نمود. پس لطفاً عجله نکنید.
  • مسافرتی مهم در پیش دارید که سودمند می باشد. کسی از شما رنجیده خاطر است، هر چه زودتر دل وی را به دست آورید. مسافر حالش خوبست ولی کارش تا مدتی طول خواهد کشید.
  • آنکه نگاهش را به آینده پرتاپ می کند، دانه های کوچک درختان بارور و تناور را می تواند ببیند ولی آنکه امروز را نگاه می کند، برگ کوچک و خشک را نظاره خواهد کرد. شما از کدام دسته اید؟
  • موبایل و اینترنت شما را شیدا می کند ولی عاقل نمی سازند زیرا از آن طرف خبر ندارید.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 371 حافظ

تفسیر بیت یکم: ما درس و بحث سحرگاهان را در راه میکده عرفان و حاصل دعا و نماز صبحگاهی را در راه معشوق فدا کردیم.

تفسیر بیت دوم: آتش غم عشق که ما بر دل دیوانه زدیم، شعله در خرمن پارسایی صد زاهد خردمند افکنده و آن را آتش خواهد زد.

تفسیر بیت سوم: از روزی که به سوی این ویرانسرای دنیا روی کردیم، آفریننده ازلی گنج گرانبهای غم عشق را به ما ارزانی داشت.

تفسیر بیت چهارم: از این پس مِهر و محبت زیبارویان دیگر را در قلب خودم راه نخواهم داد، دَرِ این خانه را با نقش لب محبوب خود مُهر و موم کرده‌ام.

تفسیر بیت پنجم: بیشتر از این نمی‌توان به صورت منافقان در لباس زهد به سر برد، ما اساس کار را بر این شیوه رندان بنا کردیم که یکرنگ باشیم.

تفسیر بیت ششم: این کشتی سرگردان عمر چگونه می‌رود و چه مسیری را می‌پیماید؟ که ما عاقبت جان خود را بر سر تحصیل آن مروارید یکتای مقصود از دست دادیم.

تفسیر بیت هفتم: خدای را شکر که معلوم شد کسی را که ما عاقل و فرزانه به حساب می‌آوردیم، مانند ما دین و دل از دست داده بود.

تفسیر بیت هشتم: ما همچون حافظ به صورت خیالی از تو قناعت کرده بودیم و در راه طلب سعی و عمل نداشتیم؛ خدایا، ما چقدر کم‌همت و ناآشنا به راه و روش سیر و سلوک هستیم.

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا