۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 8 حافظ – ساقیا برخیز و درده جام را

ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را

ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را

گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

باده درده چند از این باد غرور
خاک بر سر نفس نافرجام را

دود آه سینهٔ نالان من
سوخت این افسردگان خام را

محرم راز دل شیدای خود
کس نمی‌بینم ز خاص و عام را

با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را

صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را


تفسیر و معنی غزل شماره 8 حافظ

وقت آن رسیده که در وجود خود انقلاب کنی و غم و غصه گذشته را به دست فراموشی بسپاری. بیش از این فکر کم و زیاد دنیا را مکن. سعی کن بر وسوسه های وجود خود فائق شوی. گرچه احساس تنهایی می کنی و کسی را محرم دل خود نمی بینی، ولی با امید به خدا و پیشه کردن صبر و بردباری کامیابی به سراغت خواهد آمد.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • چرا تا این اندازه به خود رنج می دهی و اعصاب خود را ناراحت می کنی ؟ شما که انسانی پاک و دارای قلبی مهربان و با صفا هستید، چرا زود رنج هستید و وسواس دارید، دنیا را هر طور گرفتی، همان گونه می شود.
  • درست است که دل در گرو مهر کسی داری و دم بر نمی آوری و با یاد او خوش هستی، اما بدان که راز دل خود را با هر کسی نگویی زیرا با صبر این مشکل حل میشود و به مرادت می رسی اما کمی با حوصله باش و گاهی پنهانی از او سراغی بگیر.
  • حال و هوای شما مانند کسی است که می گوید: “اگر چه نخواستن شهرت نزد خردمندان بدنامی است ولی ما خواستار نام و مقام نیستیم، بلکه به مستی و رسوایی عشق، دل خوش داریم.” این مطلب را حضرت حافظ در بیت سوم به شما گوشزد می کند
  • با صبر و حوصله حتماٌ به مرادت می رسی. مسافرت را توصیه نمی کنم ولی خرید را سفارش می کنم و از فروش منصرف شوید. بیمار وضع خوبی ندارد. مسافر خبری می دهد. موفقیت در کار همراه شماست.
  • انسان موفق می داند که چگونه می توان جدی بود، بی آنکه خشک و رسمی باشد ولی بازنده غالباً خشک و رسمی است زیرا فاقد توانایی جدی بودن می باشد.
  • از ملاحت و بانمکی و خوش قلبی خود برای جلب نظر دیگران بهره بگیر ولی دل مردم را نشکن و صدقه بده و نذری که کردی ادا کن.
  • سه نفر به شما حسادت می ورزند و دو نفر عاشقانه شما را دوست دارند. سعی کن مغرور نباشی زیرا غرور عامل شکست می باشد.
  • امام علی (ع) می فرمایند: “به زندگی امیدوار باش زیرا آتش اندوه و غم بدن آدمی را می گدازد و مانند فلز مذابی آب می کند.”
  • آنچه که هم اکنون در ذهن شما وارد می شود، هماناست که حضرت حافظ در بیت چهار می گوید و پاسخ آن را در بیت آخر به شما داده است.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 8 حافظ

تفسیر بیت یکم: ای ساقی برخیز و جام می را بدستم ده و خاک بر سرِ ایام کن . یعنی باده بنوشیم و مست شویم و غم ایام را چنان فراموش کنیم که انگار زیر خاک مدفون است .

تفسیر بیت دوم: ای ساقی ، ساغر می را بر کفم نِه . یعنی به دستم ده تا این خرقۀ ازرق یعنی کبود رنگ را از تن بیرون آورم . یعنی مست شوم و خرقه را چاک زنم و از تن به درآرم و دور اندازم . این بیت تعریض است به شیخ حسن ازرق پوش و پیروانش . چه این گروه همگی جامۀ کبود رنگ پوشند . [ ساغر = قدح . زِ بَر = از تنم . دلق = خرقه . ازرق فام = کبود رنگ ]

– ازرق پوشان خلفاء و مریدان حسن ازرق پوش است . این ازرق پوشان همگی از صوفیان خلوتی اند و به مناسبت لباس کبود رنگی که به تن می کردند به این اسم مشهور شده اند . این فرقه از صوفیه با اصحاب پیرِ گلرنگ (شیخ محمود عطار شیرازی) مخالف بوده اند حتی گاه گاه بین شان اختلاف به جایی می رسید که منجر به شتم و ناسزا می گشت .

تفسیر بیت سوم: ای ساقی ، اگر چه باده نوشیدن و مست گشتن و جامه چاک زدن و بیرون انداختن آن نزد عاقلان بدنامی است اما ما مقید نام و ناموس و ننگ و عار نیستیم . زیرا ما مریدان رِندِ مخموریم .

تفسیر بیت چهارم: ای ساقی ، باده بده تاکی از این بادِ غرور یعنی با غرور ، عُمر ضایع کردن تا کی . خاک بر نَفسِ بدفرجام یعنی نفسی که هرگز اصلاح پذیر نبوده و نیست . یعنی غیر از باده نوشی ، تابع مقتضیات نفس بودن ، تضییع عمر است .

تفسیر بیت پنجم: دود آه سینۀ سوزان من این افسردگان بی تجربه را سوزاند . یعنی این ازرق پوشان را . [ افسردگان خام = تعبیری است از اشخاص ناقابل زیرا این دو نوع صفت در هر شیی مذموم است علی الخصوص در انسان ]

تفسیر بیت ششم: از خاص و عام کسی را محرمِ رازِ دلِ دیوانه خود نمی بینم . یعنی در تمام عالم یک همراز پیدا نمی شود که آدمی اسرار دل خود را برایش فاش نماید تا که اندکی بارِ غمِ دل تخفیف یابد . مَثَلِ مشهوری می گوید : « اگر نگویم می میرم و اگر بگویم اسرار فاش می شود »

تفسیر بیت هفتم: دلم با دلآرامی خوش است . با دلآرامی که یکباره قرار و راحت را از من سلب نمود . [ دلآرام = باعث آرامش دل ، مراد از دلآرام در اینجا ممکن است جانانِ خواجه باشد و شاید اشاره است به شیخ محمود که مرید خواجه بود ]

تفسیر بیت هشتم: هرگز در چمن به سرو ننگرد هر که آن سرو و سیم اندام را دید . یعنی کسی که زیبای بشری را ببیند . هرگز یک بار دیگر به زیبای ناتراشیده نظر نمی کند . [ سیم اندام = دارای اندام نقره ای که مراد شکل و سیما است ]

تفسیر بیت نهم: ای حافظ ، روز و شب در برابر سختی ها و ناگواری ها صبر کن تا مرادت را بیابی یعنی به مرادت برسی زیرا الصبر مفتاح و الفرج است . [ منتها = غایت و نهایت ]

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا