۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 441 حافظ – چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی

چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی

بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست
گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

برات خوشدلی ما چه کم شدی یا رب
گرش نشان امان از بد زمان بودی

گرم زمانه سرافراز داشتی و عزیز
سریر عزتم آن خاک آستان بودی

ز پرده کاش برون آمدی چو قطره اشک
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی

اگر نه دایره عشق راه بربستی
چو نقطه حافظ سرگشته در میان بودی


تفسیر و معنی غزل شماره 441 حافظ

چشم خود را باز کن و پیرامونت را آنچنان که هست ببین. با اگرها، ای کاش ها و خیالبافی ها نمی توان زندگی کرد. سرگردانی و سرگشتگی تو علتی جز خیالبافی و واقعیت گریزی ندارد. به خود بیا و خود را با شرایط فعلی سازگار کن و چاره ای عملی بیندیش که تو را به مقصود و نیتت برساند.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • انجام این نیت با دشواری های فراوانی همراه می باشد. به صلاح شما است از آن صرف نظر کنید. زیرا کسی از آینده خبر ندارد چه بسا اتفاقاتی در آینده بوجود می آید که انسان با خود می گوید: “کاش صبر می کردم و این موقعیت را از دست نمی دادم.”
  • اگر اهل تحمل رنج و سختی فراوان می باشید، به دنبال این نیت باشید زیرا زیر و بم فراوان دارد و باید سختی های آن را متحمل شوید وگرنه از آن چشم بپوشید بهتر است.
  • فردی بلند قد، چهار شانه، سفید روی با موی بلند در کمین شماست. از او برحذر باشید زیرا قصد اغفال شما را داد و با زندگی شما بازی می کند. پس با کیاست و تدبیر عمل کنید و اسرار زندگی را فاش نسازید.
  • همسر یا پدرتان دچار گرفتاری شدید می باشد که نمی تواند با کسی در میان گذارد. با حوصله و صبر به کمک او بشتابید که بسیار مفید است.
  • بیمارتان را جهت بهبودی، گلاب یا بید مشک یا آب انجیر بدهید. فعلاً از مسافر خبری دریافت نمی کنید و گمشده پیدا نمی شود. خرید و فروش تفاوت چندانی ندارند. در معامله ای زیان خواهید دید ولی جبران می شود.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: درک و فهم بالا، مستعد افسردگی، پر استرس، وفادار، با گذشت، دوستدار تجمل و ظواهر، عاشق طبیعت، مردم دار، مهربان و کمی شکاک.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 441 حافظ

تفسیر بیت یکم: چه می‌شد اگر قلب آن یار زیبا با ما خوشخو و مهرورز بود؟ اگر آن‌گونه بود و او با ما مهربان می‌بود، ما به این حال و روز نبودیم.

تفسیر بیت دوم: اگر بر سر هر تار مویم هزار عدد جان داشتم، می‌گفتم که ارزش بوی خوش زلف محبوب تا چه اندازه است. یعنی همه را فدای عطر گیسوی یار می‌کردم.

تفسیر بیت سوم: خداوندا، اگر برات شادی و حواله آسوده‌دلی ما در برابر حوادث بد روزگار تضمین شده بود، چه چیز از این دستگاه کم می‌شد؟

تفسیر بیت چهارم: اگر روزگار مرا سربلند و گران‌مایه می‌داشت، مسند و تخت سرفرازی من، خاک آن درگاه می‌بود.

تفسیر بیت پنجم: کاشکی آن محبوب، مانند دانه‌های اشک از پرده خفا بیرون می‌آمد زیرا اجرای دستور او بر دو چشم ما واجب و جاری بود.

تفسیر بیت ششم: اگر دایره عشق راه را بر روی ما نبسته بود، حافظ بی‌دل و سرگشته مانند نقطه مرکزی دایره در میان آن گرفتار نبود و آسوده می‌زیست.

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 4.5 / 5. تعداد آرا: 2

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا