۶۴٪ تخفیف ویژه فقط برای امروز

مشاهده محصولات شگفت‌انگیز
غزلیات حافظ

تفسیر و معنی غزل شماره 432 حافظ –مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی

شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی

در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی

مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی

حافظ چه می‌نهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی


تفسیر و معنی غزل شماره 432 حافظ

به دنبال درمانی برای دردهای خود و چاره ای برای زندگیت می گردی. دل به کسی سپرده ای که عشق او برای تو جز رنج و غم و عذاب ارمغانی نداشته است. تو خود می دانی که وصال او سرابی بیش نیست، ولی زندگی در سراب عملی نمی باشد. از این نیت صرف نظر کن و گمشده خود را در جای دیگری بیاب.

نتیجه تفال شما به دیوان حافظ

  • حضرت حافظ در بیت آخر می فرماید: ای حافظ چرا دل به خیال دیدار زیبارویان سپرده ای؟ مگر نمی دانی که تشنه کام از برق سراب سیر نمی شود؟
  • زندگی را با تن آسایی و خوشی می خواهید بر باد دهید. در حالی که شما از چنان قدرتی برخوردارید که به هر کاری دست بزنید، کاملاً موفق و پیروز خواهید شد. بویژه آنکه از وجاهت و زیبایی برخوردارید. پس چرا سعی نمی کنید زیرا زندگی شما آمیخته ای از فرهنگ دو گانه است.
  • اگر ارزش واقعی شما را درک نمی کنند، ناراحت نباشید. زیرا رسم مردم روزگار این چنین است. چشمان نگران و قلب تپنده عزیز و مهربانی بخاطر تلاش و کوشش و موفقیت شما در سینه اش می زند و نگران شماست. مسافر مهربان و کله شقی که راجع به او فکر می کنید، به زودی گره از کارش باز می شود و اوضاع او رونق پیدا می کند.
  • ویژگی های شما عبارت اند از: محتاط و فلسفی مشرب، مخالف دورویی و دورنگی، مخالف دروغگویی و ریا، یکرنگ، کمی ناقلا و مهربان.
  • رنگ قرمز یا سرخابی را برایتان پیشنهاد می کنم که با طبع شما سازگاری دارد و حرارت عشق، محبت و زندگی را در قلب شما روشن می کند و همیشه شما را جهت تلاش و فعالیت سرزنده و مهیا می سازد.
  • ارثی قابل توجه نصیب خانواده شما می شود. فرزندی دختر در راه می باشد که پا قدمی نیکو دارد.

برای گرفتن دوباره فال حافظ کلیک کنید


توضیحات غزل شماره 432 حافظ

تفسیر بیت یکم: در حسرت باده عشق خمارآلوده هستم.‌ ای ساقی، شرابی بده و قدحی پر کن چراکه محفلمان بدون شراب آب و رنگ و صفایی ندارد.

تفسیر بیت دوم: با ایهام و کنایه نمی‌توان روی زیبای همچون ماه یار را آنچنان که باید وصف کرد.‌ ای مطرب، آهنگی بزن و‌ ای ساقی، شرابی بده تا آشکارا وصفش کنم.

تفسیر بیت سوم: برای اینکه دربان تو ما را از این در، به دری دیگر طرد نکند، قد من بر درگاه منزل تو مانند حلقه خمیده و منحنی شد.

تفسیر بیت چهارم: ما در انتظار دیدن چهره تو پیوسته امیدوار هستیم و در امید کشش به سوی وصل تو با خواب و خیال روزگار می‌گذرانیم.

تفسیر بیت پنجم: جامی از باده چشم تو کجاست که مرا از حالت مخموری به مستی کشاند. دوری از لبت مرا بیمار ساخته دست کم پاسخی بده تا حالم بهتر شود.

تفسیر بیت ششم: ای حافظ، چرا دلت را به خیال خوبرویان امیدوار و خوش می‌کنی، چه وقت یک تشنه لب از درخشیدن سراب سیراب می‌شود؟ یعنی خیال کافی نیست، باید به وصال برسی.

امتیاز نوشته

به این نوشته چه امتیازی میدی؟

میانگین امتیازها: 5 / 5. تعداد آرا: 1

این مطالب را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا